گروه خانواده و سلامت: مشارکت کودکان و نوجوانان در امور منزل به عنوان يکي از مؤثرترين روشهاي تربيتي، نقش مهمي در شکلگيري شخصيت مسئول و متعهد در فرزندان دارد. امروزه تربيت نسلي مستقل، منظم و مشارکتجو، يکي از اهداف اصلي خانوادهها و نظام آموزشي به شمار ميرود.
در اين ميان، آشنا کردن کودکان با وظايف روزمره خانه از سنين پايين ميتواند آنان را براي زندگي آينده آماده کند. انجام کارهايي مانند مرتب کردن اتاق، چيدن سفره، کمک در آشپزي، مراقبت از وسايل شخصي و مشارکت در برنامهريزيهاي خانوادگي، به فرزندان احساس ارزشمندي و تعلق ميدهد. اين فرايند، ضمن افزايش حس همکاري، زمينهساز تقويت مهارتهاي اجتماعي، کنترل هيجانات، نظم فردي و احترام به قوانين جمعي است.
تحقيقات نشان ميدهد کودکاني که در خانه مسئوليتهايي برعهده دارند، از نظر عزتنفس، انگيزه پيشرفت و توانايي حل مسئله، عملکرد بهتري نسبت به همسالان خود دارند. از طرفي، مشارکت در امور خانه باعث کاهش بار مسئوليت والدين و تقويت روحيه همکاري در فضاي خانوادگي ميشود.
مسئوليت واگذار شده متناسب با سن کودکان باشد
يک روانشناس با بيان اينکه مشارکت فرزندان در امور خانه، يکي از مهمترين ارکان رشد شخصيتي و اجتماعي کودکان است، گفت: طبق بررسيهاي صورتگرفته، کودکاني که در فعاليتهاي خانه نقش دارند، از اعتماد به نفس و عزت نفس بالاتري برخوردارند و حس استقلال بيشتري در آنان شکل ميگيرد.
سينا باقرپور اسکويي ادامه داد: مشارکت در امور خانه به کودکان کمک ميکند تا در آينده، هنگام مواجهه با مشکلات، رفتار مناسبتري از خود نشان دهند و مهارت حل مسئله قويتري داشته باشند. اين مشارکت نهتنها به پرورش مسئوليت پذيري کمک ميکند، بلکه موجب ميشود فرزندان در آينده منتظر ديگران براي انجام کارهايشان نباشند.
وي افزود: متأسفانه در برخي خانوادهها، نوجوانان حتي از انجام امور شخصي خود امتناع ميکنند و اين وظايف را به دوش والدين مياندازند.اين موضوع ريشه در دوران اوليه تربيت کودک دارد، والدين بايد از همان سالهاي ابتدايي زندگي کودک، قوانين مشخصي براي مشارکت در امور خانه وضع کرده و با ثبات و استمرار، آنها را اجرا کنند.
وي با بيان اينکه نکته مهم در اين مسير آن است که وظايف واگذار شده به کودکان، متناسب با سن و تواناييشان باشد، اظهار کرد: والدين ميتوانند وظايف را بهگونهاي طراحي کنند که براي کودک جذاب و غير خستهکننده باشد. همچنين بهتر است در زمانهاي مشترک کاري، هر فرد وظيفه خود را برعهده بگيرد تا روحيه تيمي و همکاري نيز تقويت شود.
باقرپور، آشنايي والدين با اصول فرزند پروري مقتدرانه را امري ضروري دانست و يادآور شد: در اين سبک تربيتي، ضمن حفظ اقتدار والدين، به نيازهاي رواني، هيجاني و فردي کودکان نيز توجه ميشود.
وي ادامه داد: در شرايط کنوني جامعه، برخي از جوانان در سن 26 سالگي هنوز از انجام کارهايي که نوجوانان 16 ساله در گذشته به راحتي انجام ميدادند، ناتواناند. اين مسئله نشان ميدهد که تربيت و آموزش مهارتهاي زندگي بايد در کنار آموزش رسمي و تحصيلي مورد توجه جدي قرار گيرد.
وي افزود: يکي از گلايههاي رايج نوجوانان، تأکيد بيش از حد والدين بر مسائل درسي و بيتوجهي به ديگر جنبههاي رشد فردي آنهاست. وي با بيان اينکه اولويت اصلي در تربيت فرزندان، ايجاد مهارتهاي فردي، تقويت مسئوليت پذيري و درک متقابل والدين از دنياي کودکان و نوجوانان است، اظهار کرد: آنها توصيه ميکنند که والدين همچون اعضاي يک تيم، در کنار فرزندان خود قرار گيرند و با محبت، زمينه رشد همهجانبه و مسئولانه آنها را فراهم کنند.
تشويقي متعادل و واقع گرايانه
يک روانشناس ديگر نيز اظهار کرد: بسياري از والدين تصور ميکنند که آموزش مفاهيمي مانند نظم، تعهد يا مسئوليتپذيري بايد از مدرسه آغاز شود، در حالي که بذر اين ويژگيها از همان سالهاي ابتدايي زندگي در فضاي خانه کاشته ميشود. ابوالفضل محمديان ادامه داد: اگر کودک در خانه ياد بگيرد که رفتار و عملکردش اثر دارد، بهتدريج اين حس را درون خود رشد ميدهد که بايد پاسخگوي اعمال خود باشد.
وي با بيان اينکه نيازي نيست براي آموزش مسئوليت پذيري منتظر سن خاصي ماند، گفت: حتي کودکان خردسال هم ميتوانند وظايف سادهاي مانند جمعکردن اسباببازيهايشان، بردن بشقاب غذايشان به آشپزخانه يا کمک در چيدن ميز غذا را برعهده بگيرند. همين فعاليتهاي ساده، تمريني واقعي براي حس تعلق و نقشپذيري در کودک است.
اين روانشناس افزود: تشويق، زماني مؤثر است که متعادل و واقعگرايانه باشد. افراط در تحسين، ميتواند اثر معکوس داشته باشد و کودک را به وابسته بودن به تأييد ديگران عادت دهد. بهجاي جملات اغراق آميز، بهتر است از عباراتي مانند »خيلي خوب شد که بدون اينکه بهت بگم، خودت اتاقت رو مرتب کردي« استفاده شود.
نقش قوانين خانگي در رشد حس نظم و مسئوليت پذيري
محمديان با اشاره به نقش قوانين خانگي در رشد حس نظم و مسئوليت پذيري گفت: کودکان به قوانيني نياز دارند که منسجم و روشن باشد. براي مثال، تعيين ساعت خواب مشخص، مانند 10 شب، و پايبندي به آن، به کودک ميآموزد که زمانبندي و تعهد، بخش مهمي از زندگي است. اما اين قوانين بايد با آرامش، نه با خشونت، اجرا شوند.
وي يادآور شد: فضاي گفتوگو محور در خانه ميتواند تأثيرات بسيار عميقي بر رشد مسئوليت پذيري کودک داشته باشد. بهجاي توبيخ يا سرزنش، بهتر است وقتي کودک وظيفهاي را فراموش ميکند، با او صحبت کنيم. مثلاً بپرسيم: «چه شد که يادت رفت؟ به نظرت چطور ميتوني دفعات بعد بهتر يادت بمونه؟» اين نوع ارتباط، به کودک ياد ميدهد که مسئوليت را نه با ترس، بلکه با آگاهي بپذيرد.
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از ايسنا،محمديان خاطرنشان کرد: وقتي کودک احساس کند در کنار والدين يک عضو مؤثر از خانواده است، نه صرفاً دريافت کننده فرمان، انگيزه بيشتري براي ايفاي نقش و پذيرش مسئوليت پيدا ميکند.