گروه فرهنگي:»هرچه زردتر، بهتر« شعارِ اين روزهاي برخي برنامهسازان فضاي مجازي است که مفاهيمي همچون عشق و رابطه عاطفي را هسته اصلي شکلگيري سناريوهاي ساختگي کردهاند تا با خلق لحظاتي غيرواقعي، بر مخاطبان خود اضافه کنند، تبليغ بگيرند و در نهايت با وجود اينکه حتي عده زيادي از مخاطبانِ خودشان هم معتقدند محتوايي که مشاهده ميکنند چيزي جز به يک اصطلاح »زباله« نيست اما خط قرمزهاي اجتماعي را به راحتي به بازي بگيرند.
تاکنون و در پروندهاي با عنوان »نمايش عشقِ آنلاين« به تحليل و چرايي افزايش توليد محتوا در اين زمينه، علت استقبال از چنين توليداتي و همچنين برنامهي سخيف »عشق ابدي« که اين روزها فضاي مجازي را به تسخير خود درآورده، پرداخته است. اکنون و در اين شماره به سراغ يک جامعهشناس فرهنگي رفتهايم تا درباره ابعاد جامعهشناختيِ ديده شدن اين محتواهاي زرد و تاثيري که بر روابط ميگذارد، گفتوگو کنيم.
سيدکميل حسيني ميگويد فرايندي که توليدکنندگان »بلايند ديت«ها يا »عشق ابدي« پيش گرفتهاند و يا محتوايي که برخي بلاگرهاي اينستاگرامي توليد ميکنند يک پايه اقتصادي دارد و معتقد است: اين پايه اقتصادي، تجاريسازي مقولههاي جذاب زندگي است که قابل فروش است و ميتوانند با نمايش آنها مشتري و مخاطب جذب کنند. اين تجاريسازي موضوعات مرتبط با زندگي در مسائل مختلفي از جمله مقوله عشق و رابطه عاطفي رخ داده است به اين صورت که دستمايه درآمدزايي براي برخي شدهاند. در اين شرايط که تجارت رخ ميدهد و مشتريِ مجازي براي چنين موضوعاتي ايجاد ميشود، ماجراهاي حوزه عاطفه و امر جنسي جذابيت ويژه خود را پيدا ميکند و به صورت خاصتري جذاب ميشود.
تجارت محتوا به وسيله بازي با خط قرمزها
به اعتقاد او در بين غرايز بشر، تنها غريزه مادي که از طريق تخيل قابل انتقال است، غريزه جنسي است و ادامه ميدهد: افراد با ديدن برنامههايي مشابه »بلايندديت«ها و »عشق ابدي« در تخيل خود وارد چالش با يک جنس مخالف ميشوند؛ البته در کنار اين امر که يک برنامه ويديويي امکان تصويرسازي و تصوّرسازي از رابطه عاطفي ايجاد ميکند، ذکر اين نکته مهم است که خود مقوله عشق و عاطفه جذابيت زيادي براي افراد دارد؛ بهويژه اگر بر خطوط قرمز اجتماعي گام بردارد و تلاش کند وارد موضوعاتي شود که »تابو« محسوب شده و معمولا درباره آن صحبت نميشود. اين روند حتي براي موضوعات غير مرتبط با رابطه عاطفي که در آنها هم خط قرمزها به بازي گرفته ميشود نيز صادق است و جذب مخاطب و تجاريسازي به همراه دارد.
جذابيت عاشقيِ نمايشي
حسيني با بيان اينکه تجاريسازي موضوعات مختلف در رسانههايي مانند اينستاگرام و يوتيوب براي جذب فالور، ثروت و قدرت، زمينهساز توليد محتواهايي مرتبط شده است، ميگويد: عاطفه و عشق حتي اگر به صورت نمايشي هم باشد براي انسان يک امر خواستني است. او همانگونه که با داستانها و فيلمهاي عاشقانه قدرت تخيل پيدا ميکند با ديدن محتواهاي جديد درباره عشق نيز ميتواند تصويرسازي و تخيل کرده و خود را در موقعتي ببيند که بازيگران »بلايند ديت«ها و »عشق ابدي« حضور دارند.
»پول« تمام هدف نيست!
او تاکيد دارد که چنين رئاليتيشوهايي با طرح موضوعات جذاب به دنبال درآمدزايي هستند، اما با اين وجود اين امر را تنها هدف سازندگان چنين برنامههايي نميداند و تاکيد ميکند: نظام رسانههاي خارجي يا برنامهسازان خارج از کشور به دنبال يک کنش در مواجه با فرهنگ ايراني است. آنها به اين توليدات خود بار ويژهاي دادهاند تا به نوعي ابزار مواجهه با فرهنگ ايراني و شکستن عرفهاي اخلاقي را داشته باشند.
شراکت در لذتي خيالي
او همچنين به آمار افراد مجرد در کشور اشاره ميکند و ميگويد: از سوي ديگر بر اساس آمارها، حدود 13ميليون جوان مجردِ در سنين ازدواج داريم. اين گروه با يک غريزه جنسي تامين نشده و معلق در فضاي جامعه حضور دارند؛ بنابراين بخشي از اين افراد با وجود اينکه منتقد چنين محتواهايي هستند، اما آن را دنبال ميکنند و با ديدن »بلايند ديت«ها و »عشق ابدي« در لذتي خيالي با بازيگران شريک شده و کنجکاوي خود را پاسخ ميدهند. اين حجم از غريزه جنسي تامين نشده و اين حجم از افرادِ تشنهي تجربهي رابطه عاطفي، با چنين محتواهايي اوقات فراغت خود را پر ميکنند.سرگرميهاي دمِ دستيِ يک زندگي بيهدف حسيني ادامه ميدهد: يک نکته تاسفآور درباره جامعه ايران اين است که ما تعداد قابل توجهي فرد بيکار هم داريم. البته بيکار تنها به معناي افراد غيرشاغل نيست؛ بلکه منظور آدمهاي معطلي که اسما مشغول درس خواندن هستند اما درس نميخوانند، کساني که اسما سر کار ميروند اما کار نميکنند و در اداره و مغازه کار خاصي براي انجام دادن ندارند و به بيان دقيقتر براي زندگي خودشان هدف و برنامه خاصي ندارند. نزديکترين ابزاري که اين جمعيت بالاي افراد معطلِ شاغل يا غيرشاغل و آدمهايي که زندگيهايشان با کارهاي مفيد و معنابخش پر نشده است، ميتوانند با آن زمان خود را پر کنند، همين فضاي مجازي و ديدن برنامههايي است که از اين بستر پخش ميشود.
فقط نسل Z آسيب نميبيند
اين جامعهشناس فرهنگي معتقد است که فقط نسل Z تحت تاثير محتواهاي «بلايد ديت»ها و «عشق ابدي» نيستند و تاکيد ميکند: چنين محتوايي حتي سنين بالاتر را هم تحت تاثير قرار ميدهد. البته ممکن است آسيبها بر کسي که سن و سال بيشتري دارد، به دليل تجربه زيستهاش کمتر باشد، اما به نوعي آنها هم در معرض آسيبها هستند.
حاکميت هيچ نقشي ندارد؟
حسيني تاکيد ميکند که البته ذکر اين نکته به اين معني نيست که حاکميت کار خود را به خوبي انجام داده است و ادامه ميدهد: متاسفانه در اين بخش هم فهم درستي به مخاطب داده نشده است. حاکميت بايد با برخورد سلبي و ايجابي همزمان کنار هم شرايط را مديريت کند. گاهي شايد فضاي فيلترنيگ به عنوان برخورد سلبي ميتواند به درستي سدي بر محتواهاي مخرب ايجاد کند. از طرفي بايد با کساني که مقوله عشق را دستمايه پول و شهرت کردند، برخورد سلبي و جدي صورت گيرد اما در نقطه مقابل حاکميت بايد با برخورد ايجابي، فهم درستي از رابطه، عشق و سواد رابطه به جوانان بدهد تا بدانند هر احساسي که نسبت به جنس مخالف پيدا کردند الزاما عشق نيست و آنچه که در محتواهاي زرد ميبينند را به عشق تعبير نکنند. اينها کم کاري ما است که به جامعه آگاهي کافي ندادهايم و در نتيجه هم معضلاتي که شاهد آن هستيم رخ ميدهد.
»عشق ابدي« ظلم به مفهوم عشق است
او در پايان تاکيد ميکند اين برنامهها در حال يک ظلم بزرگ به مفهوم رابطه و عشق هستند و ميگويد: عشق يک سرمايه عظيم وجودي است که تنها به حوزه خانواده مربوط نميشود بلکه به رابطه انسان با جهان بازميگردد. اين محتواها عشق را به رابطه ميان دو جنس مرد و زن تقليل ميدهند و يک عشق فانتزي و پوچ در نگاه برخي افراد شکل ميدهند که وقتي آن را تجربه ميکنند احتمالا بدون درک دقيق، شکست ميخورند.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايسنا، اين گروه نميتواند با جهان رابطه عاشقانه داشته باشند و دچار نوعي از خودبيگانگي ميشوند زيرا عاشقانه زيستن را درست درک نکردهاند. به دنبال اين امر چالشها و آسيبهاي اجتماعي هم افزايش مييابد.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com