ARAZAZARBAIJAN

وفاق و توليد؛ دو بال براي پرواز به افق‌هاي روشن، براي ايران


وفاق و توليد؛ دو بال براي پرواز به افق‌هاي روشن، براي ايران

محمدعلي خالق نژاد

گروه جامعه: در عصري که جوامع توسعه‌يافته و در حال توسعه، به شدت به دنبال توسعه پايدار و افزايش کيفيّت زندگي مردم هستند، وفاق ملّي و جهش توليد به عنوان دو رکن مهم از سرمايه‌هاي اجتماعي و اقتصادي، نقش بي‌بديلي در تحقق اين اهداف ايفا مي‌کنند.


اين نوشتار، تحليلي کوتاه است بر نسبت تنگاتنگ ميان وفاق و توليد، که به مثابه دو بال توانمندي هستند براي پرواز به سوي افق‌هاي روشن در ايران عزيز.
به گزارش آراز آذربايجان،اين موضوع حسّاس و بااهميّت در سه بخش مجزا و مرتبط با يکديگر بررسي شده است: نخست، مفهوم وفاق ملّي و ابعاد چندوجهي آن بررسي شده و سپس مطالبي در نقش و تأثير مستقيم وفاق ملّي بر جذب سرمايه‌گذاري و ارتقاي توليد خواهد آمد و به چگونگي تقويت بسترهاي توليد و ايجاد انگيزه براي جهش اقتصادي در کشور مورد مداقه قرار خواهد گرفت. در اين فرآيند، تلاش شده است تا هر يک از اين ابعاد با دقّت و شفافيّت و البته براي رعايت آداب رسانه و تحليل‌نويسي، به اختصار مورد تحليل قرار گيرد و ارتباط آنها با تحولات کلان اقتصادي و اجتماعي برجسته شود.
نگارنده به عنوان يک از فعالان رسانه، سعي دارد در اين نوشتار با تکيه بر تجربيات و نگرش و مطالعات خود، چشم‌اندازي روشن از آينده وفاق ملّي ارائه نموده و پيشنهادات عملي و کاربردي براي تقويت اين پديده اجتماعي ارائه ‌دهد. اين پيشنهادات، نه تنها به عنوان الگويي براي تصميم‌گيران و سياست‌مداران، بلکه به عنوان راهنمايي براي همه شهروندان علاقه‌مند به پيشرفت کشور، مطرح شده‌اند. اين نوشتار به قصد دعوتي براي تأمل، هم‌انديشي، و اقدام در جهت ساختن فردايي بهتر براي ايران تنظيم شده است؛ نه فقط از منظر تحليل، بلکه براي مشارکت در گفتماني ملّي درباره آينده کشور.
الف) وفاق ملّي؛ بنيان ايرانِ متحد
وفاق ملّي به معناي وجود نوعي انسجام، هماهنگي و همدلي در ميان اعضاي يک ملت است. ملّتي که داراي وفاق ملّي است، در عين تفاوت‌هاي فردي، قومي، مذهبي، زباني و فرهنگي، در سطح کلان به ارزش‌ها، آرمان‌ها و اهداف مشترک پايبند است و در مسير دستيابي به آن‌ها هم‌افزايي دارد.
در واقع، وفاق ملّي نوعي از سرمايه اجتماعي است که باعث مي‌شود جامعه به جاي درگيري در تضادها و تعارض‌هاي درون‌گروهي، انرژي خود را صرف رشد و توسعه کند.
مفهوم وفاق ملّي بر اساس اين ايده است که همه شهروندان يک کشور، بدون در نظر گرفتن تفاوت‌هاي قومي، مذهبي، زباني يا سياسي، به عنوان يک مجموعه واحد و متحد عمل کنند، چنانکه نمي‌توان رنگ‌هاي خاصّي از يک رنگين کمان را برجسته‌ و تقويت کرد و همچنان به آن رنگين کمان گفت، ايران و ايراني نيز براي تحکيم وفاق نيازمند تساوي حقوق و مزايا و حذف تبعيض‌ها و درجه‌بندي‌هاي نارواست و در اين صورت است که براي ايران و ايرانيان، وفاق ملي مي‌تواند به اين معني باشد که همه مردم ايران، از هر قوميّت، مذهب، يا منطقه‌اي که باشند، به عنوان يک ملّت واحد و با هدف مشترک براي پيشرفت و توسعه کشور عمل کنند.
در نگاه نخست، شايد ميان دو مفهوم »وفاق ملّي« و »سرمايه‌گذاري در توليد« پيوند مستقيمي مشاهده نشود؛ اما با کمي دقّت، در مي‌يابيم که اين دو مقوله، پيوندي وثيق و تعيين‌کننده دارند.
سرمايه‌گذاران، چه داخلي و چه خارجي، براي تصميم‌گيري درباره سرمايه‌گذاري در يک کشور، شاخص‌هاي متعددي را بررسي مي‌کنند. از جمله مهم‌ترين اين شاخص‌ها، ثبات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي است. وفاداري به ارزش‌هاي مشترک، اعتماد اجتماعي، همدلي ميان مردم و دولت، ثبات در تصميم‌گيري‌هاي کلان، و وجود فضاي آرام و امن براي کار و زندگي، همه و همه زيرمجموعه‌هايي از وفاق ملّي هستند که مستقيماً بر تصميم سرمايه‌گذار تأثير مي‌گذارند.
وقتي در جامعه‌اي وفاق وجود داشته باشد، امنيّت رواني، اميد به آينده، انسجام اجتماعي، اعتماد عمومي، رضايت نسبي و انگيزه براي مشارکت فعال در ساخت آينده افزايش مي‌يابد. اين موارد، به طور مستقيم بر ميزان سرمايه‌گذاري در بخش توليد اثرگذارند.
از طرفي، سرمايه‌گذاري در توليد، موجب ايجاد اشتغال، افزايش بهره‌وري، رشد اقتصادي، ارتقاء سطح رفاه عمومي و کاهش نابرابري‌هاي اجتماعي مي‌شود؛ که خود مي‌تواند به تقويت وفاق ملّي کمک کند. در واقع، نوعي رابطه دوسويه و تقويت‌کننده ميان وفاق ملّي و سرمايه‌گذاري در توليد وجود دارد.
تحقق وفاق ملّي نيازمند تلاش آگاهانه و سيستماتيک بوده و نگارنده معتقد است در شرايطي که سرمايه اجتماعي آسيب ديده و شکاف‌هاي اجتماعي و فرهنگي عميق شده است، بازسازي وفاق ملّي يکي از مهم‌ترين پيش‌نيازهاي رونق توليد و توسعه اقتصادي است. روش‌هاي زير براي تحقق وفاق ملّي در ايران مي‌تواند مفيد بوده و آن را ارتقا بخشد. پنج راهکار کليدي تحکيم وفاق عبارت‌اند از:
1. ارتقاي آگاهي عمومي نسبت به تاريخ، فرهنگ و ارزش‌هاي مشترک ملي.
2. ايجاد فضاي گفت‌وگو و تعامل ميان اقشار مختلف.
3. پذيرش و احترام به تنوع فرهنگي و اجتماعي.
4. تقويت نهادهاي مدني و تشويق مشارکت اجتماعي.
5. رهبري مسئولانه و شفاف براي جلب اعتماد عمومي.
بديهي است که وفاق ملّي، محصول يک فرآيند جمعي است؛ فرآيندي که دولت، نخبگان، رسانه‌ها و مردم همگي در آن نقش دارند.
در مجموع، وفاق ملّي در ايران مي‌تواند با تلاش همه افراد و گروه‌هاي اجتماعي، از جمله دولت، احزاب سياسي، سازمان‌هاي غيردولتي و مردم، محقق شود.
ب) وفاق ملّي و سرمايه‌گذاري براي توليد:
وفاق ملّي تنها يک »ارزش اخلاقي« نيست، بلکه يک ابزار کليدي براي بازسازي اقتصاد، افزايش توليد، و کاهش شکاف‌هاي اجتماعي است.
ارتباط ميان »وفاق ملّي« و »سرمايه‌گذاري« در نگاه اوّل شايد آشکار و چشمگير به نظر نرسد، اما حقيقت اين است که اين دو مفهوم ريشه‌دار در هم تنيده‌اند و بر يکديگر تأثير مستقيم و عميقي دارند. وفاق ملّي، با ايجاد بستري از اعتماد، همبستگي و هماهنگي ميان مردم و دولت، زمينه‌ساز جذب سرمايه‌گذاري و تقويت فعاليت‌هاي توليدي مي‌شود. وقتي در يک جامعه، وفاق ملّي حاکم است، به معناي آن است که تمام ذي‌نفعان اصلي – از جمله مردم، بخش خصوصي و دولت – در مسير مشترکي قدم بر مي‌دارند و با همدلي و اتحاد عمل مي‌کنند.
اين اتّحاد و اعتماد متقابل، محيطي امن و پايدار فراهم مي‌ سازد که در آن، افراد و بنگاه‌هاي اقتصادي با اطمينان بيشتري به سرمايه‌گذاري در بخش‌هاي مختلف توليدي ترغيب مي‌شوند. نتيجه اين فرآيند، افزايش ظرفيت توليد، کاهش اختلالات اقتصادي و در نهايت، تحقّق رشد و توسعه پايدار در کشور خواهد بود. بنابراين، وفاق ملّي نه تنها يک ارزش اجتماعي است، بلکه سرمايه‌اي استراتژيک است که مي‌تواند چرخه اقتصادي را به گردش سريع‌تر و پربارتري درآورد.
در زير به برخي از دلايل اين ارتباط اشارتي مي‌ رود:
• کاهش ريسک سرمايه‌گذاري: وفاق ملّي، ثبات سياسي و امنيّت اقتصادي را تضمين مي‌کند.
• اعتماد متقابل: همدلي ميان مردم و دولت، فضاي کسب‌وکار را بهبود مي‌بخشد.
• تخصيص بهينه منابع:وفاق ملّي زمينه را براي هدايت سرمايه‌ها به سمت توليد فراهم مي‌ سازد.
• حمايت از صنايع:همگرايي اجتماعي، اجراي سياست‌هاي حمايتي را تسهيل مي‌کند.
در مجموع، وفاق ملّي مي‌تواند به افزايش سرمايه‌گذاري در توليد و رشد اقتصادي کشور کمک نمايد و اين امر مي‌تواند به افزايش درآمد ملّي و بهبود سطح زندگي مردم منجر شود.
ج) پيشنهاداتي براي افزايش توليد از طريق تحکيم وفاق
براي دستيابي به افزايش توليد و تحقّق جهش اقتصادي در کشور، تقويت و تحکيم وفاق ملّي به عنوان يکي از اهرم‌هاي استراتژيک و ضروري مطرح است.
اين مهم، نه تنها به عنوان يک هدف بلندپروازانه، بلکه به عنوان پايه‌اي استوار براي توسعه پايدار و رونق اقتصادي، مي‌تواند نقشي تعيين‌کننده ايفا کند. در اين راستا، با توجه به اهميّت وفاق ملّي به عنوان يک سرمايه اجتماعي بي‌نظير، مي‌توان پيشنهاداتي هدفمند و کاربردي ارائه داد که ضمن تقويت پيوندهاي اجتماعي، زمينه‌ساز افزايش بهره‌وري، جذب سرمايه‌گذاري، و گسترش فضاي توليد در جامعه باشد. براي دستيابي به جهش توليد، تقويت وفاق ملّي ضرورتي انکارناپذير است. پيشنهادهاي زير مي‌تواند به اين هدف ياري رساند:
1. تقويت گفت‌وگوهاي ملي و بين‌فرهنگي براي افزايش درک متقابل ميان اقوام، مذاهب، و اقشار مختلف جامعه.
2. بازسازي اعتماد عمومي از طريق شفافيّت، پاسخ‌گويي و مبارزه واقعي با فساد.
3. توزيع عادلانه منابع و رفع تبعيض در حوزه‌هاي مختلف اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي.
4. توسعه آموزش‌هاي شهروندي و تقويت هويت ملّي بر پايه احترام به تفاوت‌ها.
5. افزايش مشارکت مردم در تصميم‌گيري‌ها وتصميم‌سازي‌ها و واگذاري مسئوليت به نهادهاي مردمي.
6. ايجاد بسترهاي لازم براي توليد شغل و درآمد پايدار به‌ويژه در مناطق کمتر توسعه‌يافته.
7. حمايت عملي و پايدار از توليدکنندگان داخلي با تأمين سرمايه در گردش، کاهش بروکراسي و ارائه مشوق‌هاي صادراتي.
8. ترويج فرهنگ کار، تلاش، خلاقيّت و نوآوري در جامعه از طريق رسانه‌ها و نظام آموزشي.
9. تأمين امنيّت حقوقي و اقتصادي براي سرمايه‌گذاران با اصلاح قوانين و تضمين ثبات سياست‌ها.
10. تبيين يک چشم‌انداز روشن و قابل تحقق براي آينده کشور که همه اقشار و گروه‌ها بتوانند خود را در آن ببينند.
سخن آخر
با توجه به مباحثي که در اين مقاله مطرح گرديد، کشور و جامعه به عنوان يک اکوسيستم پويا و زنده قابل درک هستند که تمام اجزاي آن به يکديگر وابسته‌اند و در تعامل مستمر با يکديگر قرار دارند.
در چنين سيستمي، نمي‌توان »تحکيم وفاق ملّي« را به عنوان يک موضوع جانبي يا قابل چشم‌پوشي در نظر گرفت و تنها به »افزايش توليد« به مثابه يک مسئله اقتصادي خالص و جدا از مسائل اجتماعي پرداخت.واقعيّت آن است که اقتصاد، هرگز از پيوندهاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي جدا نيست و براي حل مشکلات اقتصادي، بايد به ريشه‌هاي عميق‌تر آن نيز توجّه کرد.
چنانچه در عنوان مقاله ذکر شد، وفاق و توليد دوبال هستند که با هماهنگي با هم مي‌توانند جامعه را به سمت افق‌هاي روشن پرواز داده و از ايران کشوري مقتدر و باشکوه بسازند.
»وفاق ملّي«، به عنوان يکي از اهرم‌هاي اصلي اين اکوسيستم، نقشي محوري در تسهيل فرآيندهاي اقتصادي ايفا مي‌کند. وقتي وفاق ميان افراد جامعه، نهادها و دولت تقويت مي‌شود، اعتماد عمومي افزايش يافته، اختلافات کاهش مي‌يابد و محيطي مناسب براي سرمايه‌گذاري، نوآوري و توليد فراهم مي‌شود.
اين تحول، نه تنها به رشد اقتصادي کمک مي‌کند، بلکه مي‌تواند به نوعي »درمان« براي اقتصاد بيمار باشد؛ زيرا با حذف موانع اجتماعي و فرهنگي، دروازه‌هاي جديدي از فرصت‌ها و امکانات را به روي جامعه گشوده و آن را به سمت توسعه پايدار و رونق گسترده سوق مي‌دهد.
وفاق ملّي و سرمايه‌گذاري در توليد، همانند دو بال پرواز هستند. بدون هر يک از آن‌ها، پرواز به سوي آينده‌اي روشن و توسعه‌يافته ممکن نخواهد بود. ايران عزيز ما، با ظرفيت‌هاي عظيم انساني، طبيعي، فرهنگي و تمدني، شايسته آن است که در مسير توسعه‌اي فراگير و پايدار قرار گيرد.
براي اين منظور، لازم است وفاق ملّي را به عنوان يک هدف راهبردي و سرمايه‌گذاري در توليد را به عنوان موتور محرک اين راه در نظر بگيريم. اين مسير، نه آسان، اما ممکن و شدني است؛ به شرطي که همه ما، در هر جايگاه و نقشي که داريم، مسئوليت خود را در اين فرآيند تاريخي بپذيريم و براي ساختن فردايي بهتر، دست به دست هم دهيم.تقويت و تحکيم وفاق ملّي نه تنها يک ضرورت اجتماعي، بلکه يک استراتژي هوشمندانه براي نوسازي و تعالي اقتصادي »براي ايران« است.


برچسب ها:

تاریخ: 1404/01/31 12:28 ب.ظ | دفعات بازدید: 1479 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور