گروه فرهنگي:ابراهيم اشرفپور با اشاره به اينکه در فيلم »باد در کشتزارهاي نيشکر« نگاهي انساني را دنبال کرده است، تأکيد کرد که در اين فيلم از پرداختن به جناحهاي سياسي فاصله گرفته است.
فيلم سينمايي »باد در کشتزارهاي نيشکر« به کارگرداني ابراهيم اشرفپور اين روزها در گروه هنر و تجربه بر پرده سينماهاي کشور اکران شده است. قصه اين فيلم در دوران اعتراضات کارگران کارخانه نيشکر هفت تپه روايت ميشود که فيلمساز از زاويه ديد يک نوجوان آن را به تصوير کشيده است.
»باد در کشتزارهاي نيشکر« به گفته کارگردانش پنج سال پيش در همان دوران اعتراضات کارگران در همان منطقه ساخته شده و حالا پس از گذشت چند سال بر پرده سينماها اکران شده است. »باد در کشتزارهاي نيشکر« را با وجود اينکه به قصهاي تلخ در دل ماجرايي واقعي ميپردازد ميتوان فيلمي کودک و نوجوان دانست.
به بهانه اکران »باد در کشتزارهاي نيشکر« با ابراهيم اشرفپور گفتوگويي داشتيم که در ادامه مشروح آن را از نظر ميگذرانيد:
چطور با ماجراي کارگران هفتتپه و اعتراضات کارگران آشنا شديد و تصميم گرفتيد که فيلمي درباره اين موضوع بسازيد؟
حدوداً سال 98 بود که در هفت تپه شرايطي بحراني را شاهد بوديم و مديرعامل اين کارخانه که از طريق ارتباطاتش يا هر دليل ديگر به اين سمت رسيده بود مشکلاتي را به وجود آورده بود که موضوع هفت تپه در رسانهها بارها مطرح ميشد. من از طريق دوستان رسانهاي از اين موضوع باخبر شدم، تصميم گرفتم به آن منطقه سفر کنم و ببينم که چه اتفاقي در جريان است.
من به هفت تپه رفتم و با افراد مختلفي صحبت کردم که در نهايت به اين نتيجه رسيدم ساخت فيلمي درباره اتفاقات اين منطقه ميتواند جالب باشد و تصميم گرفتم درباره دادخواهي کارگران هفت تپه که نه فقط براي حقوق معوقه خودشان بلکه براي حفظ کارخانه ميجنگيدند. در آن زمان وقتي با کارگرها صحبت ميکردم آنها به اين نکته اشاره داشتند که مديرعامل جديد به همه اجناس اين کارخانه جوب حراج زده و فقط بخشي از اعتراضات ما مربوط به حقوق معوقهمان ميشود.
از آنجا که در ان زمان هنوز جبهه و جناحهاي خوب و بد يا اصطلاحا آنتاگونيست و پروتاگونيست داستان هفت تپه مشخص نبود تصميم گرفتم نگاهي انساني را دنبال کنم و به همين دليل قصهام را از نقطه ديد يک نوجوان روايت کردم چون نگاه يک نوجوان فاقد نگاههاي سياسي است و انسانيتر به ماجراها نگاه ميکند و از طرفي در هفت تپه ماحصل اتفاقات رخ داده ناعدالتي برآمده از سرمايهداري بدون ساختار در آن دوران بود و من اين موضوع را دنبال کردم که اين وضعيت چطور ميتواند بر نسل نوجوان تأثير بگذارد.
دريافت پروانه ساخت براي فيلمي درباره هفت تپه در آن زمان اصلاً قابل تصور نبود اما از آنجا که من به دنبال ساخت فيلم سياسي نبودم و نگاهي متفاوت را دنبال ميکردم در آن شرايط ملتهب توانستم فيلمي بسازم که امروز پس از پنج سال اثري داستاني است که حالتي از مستندگونگي نيز در آن ديده ميشود.
چرا از نگاه سياسي فاصله گرفتيد؟ آيا تنها دليل شما اين بود که در دل التهابات نميتوانستيد جناح محق را تشخيص دهيد؟
اگر ميخواستم از جناحي خاص حمايت کنم حالا پس از پنج سال ممکن بود به اين نتيجه برسم که اشتباه کردم و من نميخواستم به سمتي بروم که بعدها پشيمان شوم، همانطور که در کشور ما بارها ديدهايم افراد در زمان انتخابات از يک کانديدا حمايت کردهاند اما همان فرد وقتي رئيس جمهور شده آن افراد از حمايتشان پشيمان شدهاند.
بنابراين تصميم گرفتم نگاه هنرمندانهاي را دنبال کنم و همانطور که سياسيون کار خود را انجام ميدهند من هم به عنوان يک فيلم کار خودم را انجام دهم و سخنگوي سياسي قشر خاصي نباشم. وقتي ما اين فيلم را ميساختيم مديرعامل خلع يد شده هفت تپه هم آنجا بود و مشخص بود که مديرعامل مشکلاتي ايجاد کرده که حالا کار به اعتراض کارگران کشيده است.
فاصله گرفتن از رويکرد سياسي در اتفاقي که جنبههاي سياسي پر رنگي دارد، فيلم را در محتوا دچار کمبود نکرده است؟
زماني که اين فيلم ساخته شد آقاي روحاني رئيس جمهور بود و بعد در دوران آقاي رئيسي هم اين فيلم به نمايش در نيامد و ما در همه اين سالها سعي کرديم از سياسيکاري دور شويم اما قطعاً نميتوان فيلم را کاملاً فاقد نگاه سياسي دانست، به نظر من وقتي شما فيلمي اجتماعي هم ميسازيد نگاهي سياسي در آن وجود دارد چون همه اين مباحث به هم مرتبط هستند اما من از اينکه بگويم طرفدار جناح خاصي هستم فاصله گرفتم.
من ميتوانستم با پر رنگ کردن يک نگرش و اعلام اينکه من هوادار فلان نگاه سياسي هستم شانس خودم را براي حضور در فستيوالهاي خارجي زياد کنم اما از ساخت فيلم صرفاً سياسي فاصله گرفتم و آنقدر از اين کار متنفر بودم که حتي جشنوارههايي خارجي من را به رايگان دعوت کردند و به آن جشنوارهها نرفتم. من در اين فيلم نگاهي ملي را دنبال کردم و ميخواستم نقدي به رويکردهاي اقتصادي داشته باشم و در واقع نقد فيلم »باد در کشتزارهاي نيشکر« نقدي درون خانوادگي است.
با اين حال فيلمم 4 - 5 سال ناديده گرفته شد و سکوت کردم تا بتوانم روزي اين اثر را نمايش دهم و صداي بخشي از کارگراني باشم که سرمايهداري افسارگسيخته آنها را استثمار ميکند.
آيا در پرداخت شخصيت اصلي فيلم نگاهي اسطورهاي را دنبال کرديد؟
بله، کاراکتر اصلي ما همان سياوش است که براي دادخواهي به دل آتش ميرود و در اينجا يونس از نوجوانياش ميگذرد و دادخواهي ميکند.
بنابراين شما نسل جديد يا نسل آينده را در دادخواهي و حقخواهي نسل موفقتري ميدانيد؟
بله، من فکر ميکنم نسل قبل در حقخواهي دچار لکنت بود و همچنان هم لکنت دارد و معمولاً هر کس به منافع خود فکر ميکند اما در نسل جديد اين لکنت وجود ندارد و ميبينيم که راحت حرف خود را ميزند. من در دانشگاه که تدريس ميکنم با اين نسل کاملاً در ارتباطم و واقعاً آنها در اين مورد نسل قدرتمندي هستند در حاليکه ما اينطور نبوديم و بيشتر به خاطر منافعمان سکوت ميکرديم.
آيا از شرايط اکران رضايت داريد؟
اکران هنر و تجربه اکران ضعيفي است، تعداد سالنها و ساعت سانسها واقعاً نامناسب است. من زماني که اين فيلم را ساختم با سرمايهاش ميتوانستم يک خانه در اطراف تهران بخرم اما آن پول را صرف ساخت اين فيلم کردم و حالا پس از پنج سال وقتي متوجه شدم که اين امکان وجود دارد که فيلم نمايش داده شود تصميم گرفتم که »باد در کشتزارهاي نيشکر« اکران شود.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايلنا،ما سرمايهاي براي تبليغات نداريم، مرکز گسترش حالا اين فيلم را متعلق به خود ميداند اما نميدانم پنج سال کجا بودند و هيچ حمايتي از اين فيلم نکردند که البته من نميخواهم گلايه کنم چون نهادهاي دولتي هم مشکلات خود را دارند اما من ميتوانستم اين مشکلات را کنار بزنم و از راههاي ديگري موجب ديده شدن فيلم شوم اما اين کار را نکردم.
[email protected]