گروه اجتماعي : استاديار حقوق جزا و جرمشناسي دانشگاه علوم قضايي گفت: وقتي فقر و نابرابري وصف يک منطقه باشد و نه وصف يک فرد و خانواده، در اين صورت »محيط« مستعد تشکيل گروههاي مجرمانه خشن است که بهصورت سازمانيافته و با همکاري هم مرتکب جرم ميشوند.
»احسان بابايي« استاديار حقوق جزا و جرم شناسي دانشگاه علوم قضايي در خصوص چراييِ بازتوليد گروههاي گنگستري در جامعه گفت: لازم است تعريفي از اصطلاح »جرايم گنگستري«داشته باشيم. در برخي از کشورها، گروههاي گنگستري معادل گروههاي مافيايي است. شايد هنوز براي جامعه ايراني زود باشد که از اصطلاح گروههاي مافيايي استفاده کنيم. بنابراين بايد در استفاده از اين واژه کمي محتاط باشيم. چون روي ديگر پذيرشِ گروههاي گنگستري يا مافيايي در ايران به عنوان يک پديده گسترده و به عنوان يک مسأله اجتماعي، پذيرش وجود ناامنيهاي گسترده و ضعف نهادهاي انتظامي و امنيتي است که شايد با واقعيت سازگار نباشد. گروههاي گنگستري يا مافيايي در شرايطي ايجاد ميشود که دولت، ضعيف باشد؛ خشونت، زياد باشد و گروههاي مافيايي با سازماندهي، ضمن توسل به خشونت براي کسب منافع مالي، نقش حمايتي از اعضاي خود را بر عهده ميگيرند.
انجام جمعي جرم با برنامهريزي و سازماندهي همراه است
وي افزود: با در نظر گرفتن اين ملاحظه ميتوانيم از «جرايم جمعي خشن در محيطهاي شهري» صحبت کنيم. منظور ما جرائمي هستند که با چند ويژگي قابل شناسايي هستند. اين جرايم بهصورت جمعي يعني با مشارکت حداقل دو نفر صورت ميگيرد. انجام جمعي جرم با برنامهريزي و سازماندهي همراه است. هدف اصلي مرتکبان اين جرايم کسب منافع مالي است. همچنين جوانان، مرتکبان اين جرايم را تشکيل ميدهند که اين ويژگي با نياز به نيروي بدني و کاربرد خشونت در اين جرايم متناسب است. اين جرايم اغلب در محيطهاي شهري صورت ميگيرد. به علاوه اين جرايم با رفتارهاي مجرمانه ديگري نيز مرتبط هستند؛ جرايمي مانند حمل سلاح، ضرب و شتم، قدرتنمايي، آدمربايي و سرقت وسايل نقليه و توزيع مواد مخدر.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: اصطلاح ديگري در قانون مجازات داريم به نام جرايم سازمانيافته، اما لزوماً موضوع جرايم سازمانيافته، جرايم خشن نيست؛ چه بسا با هدف کسب منافع مالي هم صورت نميگيرد. در هر صورت در اين گفتگو در مورد جرايمي صحبت ميکنيم که به صورت جمعي، همراه با خشونت در محيط شهري با هدف کسب منافع مالي ارتکاب مييابد. سرقتهاي مسلحانه و زورگيري، نمونههاي آشناي اين نوع جرايم هستند.
وي بيان داشت: اگر بخواهيم عواملي براي بازتوليد و تکرار اين جرايم در نظر بگيريم، با توجه به اينکه هدف اصلي اين جرايم کسب مال است، حتماً شرايط اقتصادي جامعه، نقش اصلي را ايفا ميکند. اگر شرايط اقتصادي، پايدار و مطلوب نباشد، بهطور طبيعي اين نوع جرايم را شاهد خواهيم بود. همچنين، عوامل ديگري مانند شکاف اقتصادي، احساس تبعيض و نابرابري در جامعه نيز تأثيرگذار هستند. در بستر اين عوامل اگر زمينههاي مستعد فردي و محيطي وجود داشته باشد، شکلگيري گروههاي مجرمانهاي که با توسل به خشونت دنبال کسب منافع مالي نامشروع باشند، طبيعي است.
بسياري از بزهکاران، قرباني شرايط نامطلوب اقتصادي هستند
بابايي با بيان اينکه با در نظر گرفتن عامل اقتصادي ميتوان گفت بسياري از اين نوع بزهکاران از نگاهي اجتماعي، خود قرباني شرايط نامطلوب اقتصادي هستند، گفت: اگر شرايط اقتصادي وضعيتي مطلوب داشته باشد، براي بسياري انگيزهاي براي ورود به اين نوع جرايم شکل نميگيرد. البته از اين نگاه که بر عوامل اجتماعي تأکيد دارد، نبايد تسامح با مرتکبان جرايم خشن را نتيجه گرفت.
اضطرار اقتصادي مجوز ارتکاب خشونت نيست
وي تاکيد کرد: عنصر خشونت، امنيت رواني جامعه را بر هم ميزند. دامنه قربانيان را افزايش ميدهد و به شکلگيري زنجيرهاي از خشونتها دامن ميزند. در مورد جرايم خشونت آميز، نيروهاي انتظامي و قضايي متولي جبران ضعفهاي اجتماعي نيستند. مجازاتهاي سنگيني که در مورد جرم محاربه وجود دارد، از اهميت عنصر امنيت در فقه اسلامي حکايت ميکند. حفظ امنيت اجتماعي و پرهيز از خشونت در فضاي زندگي يک خط قرمز محسوب ميشود. به عبارتي، اضطرار اقتصادي مجوز ارتکاب خشونت نيست.
رابطه پديده حاشيه نشيني با بازتوليد گروههاي گانگستري وي در خصوص رابطه پديده حاشيه نشيني با بازتوليد گروههاي گانگستري گفت: براي داشتن تصوير روشني از حاشيهنشيني، شايد بهتر باشد حاشيهنشيني را با اصطلاح نابرابري معرفي کنيم. مناطق حاشيه نشين، مناطقي است که نابرابري اجتماعي به روشنترين حالت، خود را نشان ميدهد. مناطق حاشيهنشين را بايد کانون عدم توازن اجتماعي و عدم نظم اجتماعي در توزيع امکانات بدانيم. با اين نگاه، حاشيهنشينها کساني هستند که در ارائه امکانات و خدمات اقتصادي، فرهنگي و بهداشتي در حاشيه قرار دارند.
»واژه حاشيهنشيني« بيعدالتي يا نابرابري را تلطيف ميکند
بابايي خاطرنشان کرد: واژه حاشيهنشيني کمي واژه بيعدالتي يا نابرابري را تلطيف کند، اما واقعيت همين است که حاشيه نشيني را نميتوان در غياب نابرابري و بيعدالتي وعدم توازن توضيح داد. کساني که حاشيهنشين هستند، کمبرخوردارند و از حقوقي و امکانات متعارف براي رفع نيازهاي خود محروم هستند. مصاديق اين حقوق و امکانات، در زمينههاي فرهنگي، بهداشت و سلامت، آموزش، تفريح، ورزش و امنيت، گسترده است.
اين حقوقدان در ادامه تصريح کرد: با وجود نابرابري به ويژه در زمينه امنيت که جلوههاي مختلفي از جمله حضور فيزيکي کمتر نيروي انتظامي و پليس دارد، طبيعي است که مناطق حاشيه، محيط مناسبي براي شکلگيري جرايم باشد. در اين مناطق، زمينهها، بيشتر و موانع، کمتر است. در واقع، ميتوانيم از اين مناطق به عنوان کانونهاي جرمخيز ياد کنيم. ميتوان گفت به هر ميزان که نابرابري کمتر شود، از کانون جرم، فاصله ميگيريم
محيطهاي حاشيهنشين براي تشکيل گروههاي مجرمانه مستعد هستند
وي با تاکيد بر اينکه بايد رفتارهاي افراد را واقعبينانه تحليل کنيم، گفت: افراد نيازهايي دارند که بايد به صورت قانوني برطرف شود. اگر راههاي سالم و مشروع براي رفع نيازها فراهم نباشد، طبيعي است که راههاي نامشروع به وجود ميآيد. شرايط محيطي بر شکلگيري راههاي مجرمانه مؤثر است. محيطهاي حاشيهنشين براي تشکيل گروههاي مجرمانه مستعد هستند.
فقر، عامل نهايي براي ارتکاب جرم نيست
بابايي با تاکيد بر اينکه فقر، عامل نهايي براي ارتکاب جرم نيست، گفت: چه بسا يک فرد فقير ميتواند از ارتکاب جرم دوري کند، اما وقتي زمينههاي محيطي وجود دارد، احتمال ارتکاب جرم افزايش مييابد. فرد يا خانوادهاي که در يک محله عادي شهري که افرادش جزء طبقه متوسط محسوب ميشوند، زمينه کمتري براي ورود به رفتارهاي مجرمانه دارند.
وي ادامه داد: اما اعضاي همين خانواده در مناطق حاشيهنشين که گرفتار نابرابريهاي اجتماعي است، بيشتر در معرض ارتکاب جرم قرار دارند. وقتي در يک منطقه، خانوادههاي متعددي با فقر و محروميت مواجه باشند، تشکيل گروههاي مجرمانه بسيار راحتتر خواهد بود؛ چرا که افراد با مسألههاي مشترک يعني نيازهاي مشترک و راههاي مشترک – از نوع مجرمانه- مواجه هستند. اين شرايط به همکاري بين آنها دامن ميزند و فرهنگ مجرمانه شکل ميگيرد.
با عامل »تجميع فقر« مواجه هستيم نه »فقر«
اين استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: لذا در اينجا فقط با عامل فقر مواجه نيستيم؛ بلکه با »تجميع«فقر مواجه هستيم که يک عامل مؤثر است. وقتي فقر و نابرابري وصف يک منطقه باشد و نه وصف يک فرد و خانواده، در اين صورت، محيط، مستعد تشکيل گروههاي مجرمانه خشن است که بهصورت سازمانيافته و با همکاري هم مرتکب جرم ميشوند.
گروههاي مجرمانه خشن، قدرت خود را چگونه تقويت ميکنند؟ اين حقوقدان در پاسخ به اين سوال که گروههاي مجرمانه خشن، قدرت خود را چگونه تقويت ميکنند؟ گفت: اولين و مهمترين مؤلفه، ارعاب و ايجاد ترس است. سلاحي که اين گروهها از آن استفاده ميکنند، همان سلاح ترس و ارعاب است. اين سلاح زماني تقويت ميشود که واکنشها غيربازدارنده باشد. افرادي که مستعد شکلگيري يا مشارکت در اين گروههاي مجرمانه هستند، احساس کنند که بازدارندگي خاصي وجود ندارد.
»تصوير جامعه از پليس« عاملي مهم در بازدارندگي شکلگيري گروههاي مجرمانه
وي در ادامه تصريح کرد: يک عامل مهم در زمينه بازدارندگي، تصوير جامعه از نيروي انتظامي و پليس است. تصوير ضعيف از نيروي انتظامي مستعد شکلگيري اين گروههاي مجرمانه است. به همان نسبت که جامعه تصويري غيرمقتدر از پليس و نيروي انتظامي دارد، به بازدارندگي هم آسيب وارد ميشود. بايد توجه داشته باشيم که کارکرد پليس با کارکرد نيروها و نهادهاي فرهنگي متفاوت است. هر کدام بايد در جاي خود قرار گيرند و وظيفه خود را با شيوههاي متناسب با ماهيت خود اجرا کنند. از نيروي انتظامي بايد انتظار داشته باشيم که قانون را مقتدارنه رعايت کند.بزهکارانِ جرايم خشن احساس ترس کنند، عقبنشيني ميکنند بابايي خاطرنشان کرد: هر ميزان که بزهکاران بالقوه جرايم خشن احساس ترس کنند، عقبنشيني ميکنند و هر ميزان که اين احساس ترس به آنها منتقل نشود، آنها براي جامعه ايجاد ترس خواهند کرد و با ارعاب، جامعه را به سکوت دعوت ميکنند. افرادي که باجخواهي ميکنند، از عامل ترس، تغذيه ميکنند. معادله ترس بايد به ضرر بزهکاران بالقوه باشد.
جامعه در مورد برخورد قاطعانه با جرائم خشن بايد از نيروي انتظامي و قوه قضائيه حمايت کند
اين حقوقدان در ادامه اظهار داشت: گاهي اوقات به گونهاي عملکرد قوه قضائيه و نيروي انتظامي ارزيابي ميشود که جرأت در برخورد با اين مجرمين گرفته ميشود. رعايت قانون يک معيار است و برخورد قاطع با عوامل ناامني معيار ديگر. بايد رعايت هر دو معيار را شاهد باشيم. در مورد مجرمين جرايم گروهي خشن، لازم است که نيروي انتظامي و قوه قضائيه چتر نظارتي خود را بعد از اجراي مجازات حفظ کنند. لازم است اقتضائات و ويژگيهاي خاص اين نوع جرايم مورد توجه قرار گيرد. همه مجرمين نياز به چنين نظارت بعد از اجراي مجازات ندارند، اما در مورد مرتکبان جرايم خشن به ويژه آنها که به صورت گروهي ارتکاب مييابد، نظارت بعد از اجراي مجازات لازم است.
تاکيد بر تقويت نهادهاي مردمي در مناطق شهري
بابايي تاکيد کرد: موضوع بعدي، تقويت نهادهاي مردمي در مناطق شهري است. ظرفيت مساجد و نهادهايي مانند بسيج در محلات و همکاريهاي اجتماعي بايد افزايش يابد. ارتباطات بين افراد مهم است؛ جامعهاي که اعضاي آن از هم جدا باشند، نيروهاي مجرم و خلافکار راحتتر ميتوانند بر آنها تسلط پيدا کنند. مورد بعدي کاهش زمينههاي ارتکاب جرم و بسترهاي اجتماعي ايجاد جرم است. کاهش نابرابري بايد در دستور کار قرار گيرد، يعني توزيع عادلانه خدمات و توجه ويژه به کانونهاي جرم خيز.
هشدار نسبت به عضويت احتمالي کودکان کار در گروههاي مجرمانه اين استاد دانشگاه تصريح کرد: اگر ميخواهيم در عضوگيري گروههاي مجرمانه اختلال ايجاد شود، بايد به فرآيند شکلگيري اين گروهها توجه کنيم. به عنوان مثال، پديده ترک تحصيل و کودکان کار بر تشکيل اين گروهها تاثيرگذار است. امروز کودک کار در چهار راه ميايستد و اجناس کمقيمت ميفروشد يا در حاشيه شهرها کارگري ميکند. اين کودک 10 يا 12ساله در اين حالت باقي نميماند. وقتي به سن هجده سال ميرسد، احتمال اين که عضو گروههاي مجرمانه شود افزايش مييابد. اگر ميخواهيم اين زنجيره را قطع کنيم، بايد به کودکان کار و مقوله ترک تحصيل توجه کنيم. بايد به جاي جستجوي راهحل در معلولها، به زنجيره عوامل توجه کنيم.
بايد به راهحلهايي براي بهبود شرايط اقتصادي و اجتماعيِ مجرمان بعد از مجازات برسيم
وي ادامه داد: نکته بعدي بحث راهحلهاي جايگزين است. افرادي که عضو گروههاي مجرمانه ميشوند، نيازهايي دارند. زماني که فرد مجازات شد، بايد راهحلهايي براي رفع نيازهايش ارائه شود. هم از حيث ايجابي، بايد راهحلهايي براي رفع نيازهاي اين افراد فراهم کنيم که همان بهبود شرايط اقتصادي و اجتماعي و کاهش نابرابريها است. به برقراري چتر نظارتي بعد از اجراي مجازات هم بايد توجه شود.به گزارش آراز آذربايجان به نقل از ايلنا،بابايي در پايان گفت: در نهايت، اين نکته لازم است که بايد به اين پديده، نگاه علمي داشته باشيم. ارائه آمار و اطلاعات، امکان مصاحبه با مجرمان و انتشار مکتوب و قابل استناد اطلاعات ضروري است. بدون پرداخت علمي به اين نوع جرايم، امکان دستيابي به راه حلهاي جزئي، کاربردي و البته قابل دفاع وجود ندارد.Arazazarbaijan.ejtemai@gmail.com