گروه فرهنگي:آيه 30 سوره انبياء نه فقط روايتي از گذشته که نقشهاي براي تفکر امروز ماست.
اين آيه به ما يادآور ميشود که جهان هدف دارد، آفرينش تصادفي نيست و انسان نيز بخشي از اين هدفمندي است. قرآن کريم در آيهاي شگفتانگيز از سوره انبياء، راز آفرينش آسمانها و زمين را با بياني کوتاه اما عميق آشکار ميکند: »أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا« (سوره انبياء؛ آيه 30) آيا آنان که کافر شدند ندانستهاند که آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند و ما آن دو را از هم گشوديم؟
اين آيه يکي از بنياديترين آيات قرآن درباره منشأ هستي است. خداوند در قالب يک پرسش بيداربخش، نگاه انسان را از سطح روزمرگيها فراتر ميبرد و او را به تفکر در سرآغاز آفرينش فرا ميخواند.
در اين آيه، از »رتق« به معناي بسته و پيوسته بودن و از »فتق« به معناي شکافتن و جدا کردن سخن ميگويد؛ تصويري که هم از نظر زباني و هم از نظر مفهومي، سرآغاز جهان را به سادهترين و در عين حال عميقترين شکل توصيف ميکند.
از وحدت آغازين تا شکافتن آفرينش
تعبير »کَانَتَا رَتْقًا« به روشني نشان ميدهد که در نقطهاي از تاريخ آفرينش، آسمانها و زمين يکپارچه و به همفشرده بودهاند.
قرآن سپس با فعل »فَفَتَقْنَاهُمَا« از لحظهاي سخن ميگويد که اين وحدت شکافته شد و کثرت و گستردگي پديد آمد. اين شکافتن صرفاً يک رخداد طبيعي نيست، بلکه جلوهاي از اراده و تدبير الهي در سامان دادن به جهان است.
در نگاه قرآن، اين تحول تصادفي يا بيهدف نيست. همانگونه که در جاي ديگري از قرآن آمده است: »اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ« آفرينش بر اساس علم، حکمت و تدبير الهي شکل گرفته است.
اين آيه نه تنها از پيوستگي اوليه و سپس گسست سخن ميگويد، بلکه مسير هدفمند هستي را يادآور ميشود؛ مسيري که از وحدت به سوي تنوع و از سکون به سوي حيات پيش رفته است.
جالب آنکه در تفاسير اسلامي از جمله تفسير الميزان، واژه »رتق« به معناي عدم بارش آسمان و نروييدن زمين نيز آمده است. امام صادق (ع) در حديثي ميفرمايند: »آسمان بسته بود و باران نميباريد، و زمين بسته بود و گياهي نميروياند، پس خداوند آسمان را با باران گشود و زمين را با رويش گياهان.«
اين روايت، لايهاي ديگر از معنا را ميگشايد و نشان ميدهد که فتق، نه فقط در سطح کيهاني، بلکه در نظام زيستي زمين نيز جريان دارد.
پيوند شگفتانگيز با حيات: آب، سرچشمه همه چيز
در ادامه همين آيه خداوند ميفرمايد: »وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ«؛ و ما از آب، هر چيز زندهاي را پديد آورديم. اين جمله کوتاه اما عظيم، حلقهاي حياتي را به تصوير ميکشد که شکافتن آسمان و زمين را به پيدايش حيات پيوند ميدهد.
در اينجا، قرآن از مرحلهاي سخن ميگويد که پس از فتق و جدايي اوليه، شرايط براي آفرينش زندگي مهيا شد و عنصر آب به عنوان منشأ مشترک همه موجودات زنده نقشآفريني کرد.
اين بيان نه تنها با دادههاي علمي امروز درباره ضرورت آب براي حيات هماهنگ است، بلکه فراتر از آن نشان ميدهد که حيات نه محصول تصادف، بلکه نتيجه طراحي و تدبير الهي است.
در حقيقت، قرآن با اين عبارت نقش آفرينشگر خدا را از آغاز هستي تا لحظه تپيدن حيات در نخستين موجود زنده يادآور ميشود. همين نگاه الهي است که به انسان ميآموزد تا در پس هر قطره آب و در هر نشانهاي از حيات، قدرت و حکمت بيپايان پروردگار را ببيند.
گفتوگوي قرآن با علم: هماهنگي شگفتانگيز
آيه 30 سوره انبياء از نظر بسياري از دانشمندان مسلمان و حتي برخي پژوهشگران غربي، يکي از نزديکترين اشارات متون ديني به مفهوم »آغاز واحد جهان« است.
نظريه علمي »مهبانگ« (Big Bang) که پيدايش عالم را از يک حالت فشرده و واحد توضيح ميدهد، به طرز شگفتانگيزي با مضمون »رَتق« و »فَتق« قرآن همخواني دارد.
البته قرآن نميخواهد کتاب فيزيک يا نجوم باشد. هدفش ارائه فرمولهاي علمي نيست، بلکه بيدار کردن دل و عقل انسان براي درک حقيقتي عميقتر است: اينکه پشت همه نظمها و فرايندهاي طبيعي، قدرتي آگاه، ارادهاي حکيم و خدايي خالق ايستاده است. خداوندي که با يک »کن« (باش) همه هستي را پديد آورد: »إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ« (سوره يس؛ آيه 82).
در واقع علم به ما ميگويد »چگونه« جهان آغاز شد، اما قرآن در کنار آن به ما ميگويد »چرا« آغاز شد.
علم فرايند را شرح ميدهد، قرآن معنا را. علم ساختار را ميکاود، قرآن سرچشمه را نشان ميدهد.
دعوتي براي انديشيدن و ايمان آوردن
پيام محوري اين آيه آن است که آفرينش هستي و پيدايش حيات، تصادفي و بيهدف نبوده است. در پس هر مرحله از گشودگي و نظميافتگي جهان، ارادهاي الهي جريان دارد. اين حقيقت، مسئوليت انسان را نيز يادآور ميشود: او نه موجودي بيريشه در گوشهاي از کيهان، بلکه جزئي از طرح عظيم آفرينش است و بايد با درک اين معنا، جايگاه و وظيفه خود را در برابر خالق بشناسد.
قرآن کريم بارها انسان را به اين تأمل دعوت کرده است: »إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ« (سوره آلعمران؛ آيه 190) در آفرينش آسمانها و زمين و گردش شب و روز، نشانههايي است براي خردمندان.
اين آيات ما را از سطح نگاه مادي و عادتزده فراتر ميبرد و به تماشاي حقيقتي مينشاند که در پس همه پديدهها نهفته است: جهاني که از وحدت آغاز شد، شکافته شد، نظم يافت، و با تدبير الهي به سوي حيات و معنا پيش رفت.
نگاه قرآني به هستي، نگاهي معناجو و بيدارگر
آيه 30 سوره انبياء نه فقط روايتي از گذشته که نقشهاي براي تفکر امروز ماست. اين آيه به ما يادآور ميشود که جهان هدف دارد، آفرينش تصادفي نيست و انسان نيز بخشي از اين هدفمندي است.
اگر آسمانها و زمين زماني يکپارچه بوده و با فرمان الهي از هم گشوده شدهاند، انسان نيز بايد از غفلت و جهل شکافته شود تا به آگاهي و ايمان برسد.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از تسنيم،در جهاني که علم از »چگونه« ميگويد، قرآن ما را با »چرا« روبهرو ميکند. و در اين »چرا«، معناي زندگي، مسئوليت انسان و حضور بيپايان خالق آشکار ميشود.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com


وجودو اوچدو
تدابير ويژه براي مهار ريزگردهاي نمکي درياچه اروميه اتخاذ شود
انباشت نخالههاي ساختماني در اروميه تهديد منظر شهري و سلامت
پشت پرده هجوم ايرانيها به بازار استوک
تورم بالاي 40 درصد و فروپاشي تدريجي طبقه متوسط
تئاتر کودک جاي تجربه نيست جاي تخصص است
گياهان دارويي و طب ايراني؛ راهکارهايي نو براي درمان ناباروري و اصلاح سبک زندگي
ستادهاي وفاق ملي؛ فعالان ديروز فراموششدگان امروز
نظارت بر تامين پايدار آرد وکيفيت نان در آذربايجان غربي
شناسايي شبکه فساد ارزي 229 ميليون يورويي در آذربايجان غربي
