ARAZAZARBAIJAN

آمريکا و حمله اسرائيل به ايران


آمريکا و حمله اسرائيل به ايران

عليرضا سلطاني

گروه تحليل: از منظر ترامپ تداوم و تشديد جنگ و بازشدن دريچه هاي جديد در جنگ و عبور طرفين درگير از خطوط قرمز به خصوص را تقويت مي کند و اين شرايط ايجاد آتش بس را تضعيف و از سوي ديگر احتمال مشارکت آمريکا در جنگ و امکان درگيري آن را به شدت تقويت مي کند .


ين شرايط به طور طبيعي براي ترامپ خوشايند نخواهد بود . حمله نظامي اخير اسرائيل به ايران اقدامي بسيار پرريسک براي اين رژيم وحاميان ان خصوصا آمريکا و اروپا و نظام بين المللي به شمار مي ايد. اقدامي که درصورت نداشتن سناريوهاي قابل کنترل و مديريت روندهاي پيشرو، پيامدهاي بسيار سنگين براي دوطرف منازعه، امريکا، منطقه و جهان در پي خواهد داشت.
به نظر ميرسد با وجود پذيرش حق واکنش ايران به اسراييل حتي بيش از حد انتظار، اما تلاشها و سازوکارها ديپلماتيک براي توقف تحرکات نظامي در سطوح منطقه اي و بين المللي تشديد گشته و زمينه ساز توقف حملات دوطرف گردد. چراکه هرگونه تعلل در توقف حملات نظامي دوطرف، گستره جنگ و تلفات نظاني و غيرنظامي انرا را گسترش خواهد داد. شرايطي که مي تواند آغازکننده روندي جديد از تحولات سياسي و امنيتي در منطقه خاورميانه باشد. در اين شرايط ايران طبق قواعد بين المللي حق قانوني و مشروع اقدام متقابل را قاعدتا در دستور کار قرار ميدهد. اقدامي که در راستاي راهبرد ايجاد بازدارندگي و مهار رژيم اسرائيل نه تنها براي ايران بلکه براي کل منطقه و تک تک کشورهاي منطقه ارزيابي ميشود.
از اين منظر کشورهاي خاورميانه، کشورهاي عربي و اسلامي با توجه به سابقه خصومت با اسراييل وعلي رغم عدم اسنقبال از افزايش تنش هاي نظامي در منطقه، از واکنش نطامي به اسرائيل با هدف متوقف ساختن رويکرد تهاجمي و زياده خواهي اين رژيم بعد از حاثه 7 اکتبر استقبال ميکنند و اشکار و پنهان بر ان تاکيد دارند.
در اين رابطه اما نقش آمريکا در حمله اسرائيل بيشتر قابل تامل است. دولت آمريکا علنا اعلام کرده که در حمله اسرائيل به ايران دخالتي نداشته و ندارد اما واقعيت اين است که آغاز حمله اسرائيل به ايران بدون اطلاع و به طور دقيق تر چراغ سبز آمريکا صورت نگرفته است و تحليل بسيار بدبينانه اين است که زمان و انجام اقدام نظامي اسرائيل عليه ايران ، بخشي از سناريوي برنامه ريزي شده آمريکا و اسرائيل بعد از روي کار آمدن ترامپ در آمريکا بوده که قبلا توسط ترامپ و در قالب فرصت 2 ماهه به ايران براي رسيدن به يک توافق سياسي با اين کشور بر سر برنامه هسته اي آن بوده است.
بر اين اساس ترامپ با اعلام ضرب العجلي 2 ماهه براي رسيدن به توافق با ايران بر سر غني سازي ، اين هدف را دنبال مي کرد که اگر توانست ايران را به برچيدن کامل برنامه هسته اي و غني سازي صفر قانع کند ، از بروز حمله نظامي اسرائيل به ايران جلوگيري مي کند . به نظر مي رسد اين ضرب العجل بيش از آنکه خطابش ايران بوده باشد ، بيشتر مهار اسرائيل در حمله به تاسيسات هسته اي ايران در يک بازه زماني 2 ماهه بوده است .
حمله اسرائيل به ايران يک روز بعد از گذشت ضرب العجل 2ماهه ترامپ در اين راستا قابل تحليل است.
انچه در اين زمينه قابل اشاره است ارسال پيام مکتوب آخر ترامپ به ايران و پاسخ منفي ايران به پيشنهاد آمريکا مبني بر پذيرش غني سازي صرف بود که با وجود تعيين زماني براي دور ششم مذاکرات در يکشنبه ، اسرائيل از جايگاه آمريکا ، براي انجام حمله صاحب اختيار بوده است .
حال سوال اين است که اگر ايران و آمريکا قبل از پايان فرصت 2 ماهه ترامپ به توافق مي رسيدند آيا اين توافق مانع از حمله اسرائيل مي گرديد .
پاسخ منفي است . توافقي مي توانست مانع از حمله اسرائيل گردد که مبتني بر غني سازي صفر در ايران باشد اما هر نتيجه اي جز غني سازي الزاما مانع از حمله نظامي اسرائيل به تاسيسات نمي شد.
نکته ديگر در اين خصوص ، مشارکت آمريکا در جنگ اسرائيل عليه ايران در دوره مذاکرات است . به نظر مي رسد اين سناريو توسط کاخ سفيد برنامه ريزي شده که اگر مذاکرات ايران و آمريکا در بازه زماني 2 ماهه به نتيجه نرسيد و طرفين همچنان مايل به مذاکره باشند ، در صورت حمله نظامي اسرائيل ، آمريکا هيچ مداخله اي در جنگ به نفع اسرائيل و تا زمانيکه منافع اش در منطقه مورد تهديد قرار نگرفنه ، نخواهد داشت .
از اين منظر زماني ترامپ مي توانست درجنگ در کنار اسرائيل قرار گيرد که عملا نسبت به توافق با ايران در بازه زماني 2 ماهه به شکست کامل مي رسيد . مساله اي که به نظر مي رسد که هيچ گاه عملي نمي شد چراکه به طور مشخص ترامپ به هيچ وجه علاقه اي به درگير ساختن آمريکا به جنگ عليه ايران ندارد.
اظهارات ترامپ مبني بر رضايت از 5 دور مذاکره و عدم تمايل به اعلام شکست مذاکرات با اين هدف بوده است که ترامپ مي دانست اعلام شکست مذاکرات با ايران ، پاي آمريکا را به جنگ به ايران باز مي کرد . بنابراين تا حدي مي توان اذعان کرد که اظهارات و ملاحظات ترامپ در قبال مذاکرات به نوعي سرگرم ساختن اسرائيل و به نوعي اغفال اين کشور براي درگيرساختن امريکا در جنگ اسرائيل با آمريکا مي باشد .
از اين منظر به نظر مي رسد ترامپ به دليل عدم تمايل به مشارکت مستقيم آمريکا در جنگ ، به گونه اي برنامه ريزي کرد که جنگي اگر قرار است عليه ايران و تاسيسات هسته اي آن صورت گيرد ، آغارگر آن آمريکا نباشد و به نوعي امکان مشارکت آمريکا در جنگ ايجاد شده هم پايين باشد .
بدين لحاظ ميتوان اذعان کرد به نتانياهو و دولت اسرائيل به نوعي در نقشه راهبردي آمريکا عليه ايران با هدف تضعيف ايران و تحميل خواسته هاي سياسي ، نظامي و هسته اي ان به ايران حتي به صورت ناآگاهانه ايفاي نقش کرده است.
با اين تحليل نکته قابل توجه اين است که علي رغم سياست اعلامي دولت امريکا مبني بر عدم مشارکت در جنگ اسرائيل عليه ايران ، ترامپ و مقامات کاخ سفيد نه تنها ناراضي و نگران از حمله اسرائيل به ايران نيستند بلکه انجام ان را به گونه اي غيرشفاف برنامه ريزي کرده و تلاش دارند از انجام آن در راستاي سياست راهبردي خود که همان عدم جنگ آمريکا و ايران است ، بهره برداري کنند .
مواضع ترامپ بعد از آغاز جنگ گوياي اين مهم است. در واقع از منظر کاخ سفيد ، جنگ اسرائيل با ايران ، اقدامي در راستاي عدم درگيري و جنگ آمريکا و ايران ارزيابي مي گردد. اين سناريويي است که مقامات کاخ سفيد به نظر مي رسد هدفمند دنبال مي کنند اما سوال اين است که آيا با اين سناريو ، امکان درگيري آمريکا در جنگ به نفع اسرائيل و يا تغيير معادلات ميدان از جنگ اسرائيل و ايران به جنگ آمريکا و ايران ، وجود دارد ؟ پاسخ مثبت است .
اين سناريو ، براي آمريکا بسيار پرريسک است . تا قبل از آغاز جنگ اسرائيل با ايران ، احتمال جنگ آمريکا و ايران با توجه به رويکرد گريزان ترامپ از جنگ بسيار پايين بود . اما آغاز جنگ اسرائيل عليه ايران ، ريسک درگيري آمريکا در جنگ را به شدت افزايش داده است.
اين ريسک عمدتا توسط اسرائيل صورت مي گيرد که به هر نحو مايل است براي تقويت موضع خود در جنگ و تحقق اهداف سياسي و نظامي خود در قبال ايران ، آمريکا را درگير جنگ با ايران نمايد و از اين لحاظ از هر فرصت و بهانه اي استفاده مي کند. ايران در مقابل به شدت تمايلي به درگيري با آمريکا ندارد و به طور قطع علي رغم اگاهي نسبت به حمايت آمريکا از اسرائيل در حوزه پدافندي ، از ايجاد فرصت درگيري با امريکا اجتناب مي ورزد. شرايط حاضر اما به نظر مي رسد به سمت تقويت تلاش هاي ديپلماتيک براي توقف جنگ ميان اسرائيل و ايران پيش مي رود و آمريکا و شخص ترامپ تلاش دارند نقش فعالي به لحاظ ظاهري و واقعي براي ايجادآتش بس ايفا نمايند.
به گزارش آراز آذربايچجان به نقل از عصرايران،از منظر ترامپ تداوم و تشديد جنگ و بازشدن دريچه هاي جديد در جنگ و عبور طرفين درگير از خطوط قرمز به خصوص را تقويت مي کند و اين شرايط ايجاد آتش بس را تضعيف و از سوي ديگر احتمال مشارکت آمريکا در جنگ و امکان درگيري آن را به شدت تقويت مي کند . اين شرايط به طور طبيعي براي ترامپ خوشايند نخواهد بود .


برچسب ها:

تاریخ: 1404/03/27 08:15 ق.ظ | دفعات بازدید: 1762 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور