طلاق عاطفی از شکایت زوجها نسبت به هم شروع میشود
گروه خانواده وسلامت: طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته میشود درواقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر میشود به سردی تمامی روابطی که یک زوج میتوانند با هم داشته باشند مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری. وجود این مشکل در یک رابطه باعث بیمهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده میشود زوجها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شدهاند و فقط برای هم حکم یک همخانه یا یک مصاحب که به او عادت کردهاند را دارند. این افراد با فاصلهای که از لحاظ روحی و جسمی با یکدیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص کردهاند و هرکدام در خلوت خود دیگری را متهم میکند. درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بیعلاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه دست به دست هم میدهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوجها بهوجود بیاورد.
هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست ولی میتوان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است در این مطلب شما را با علل و عوامل به وجود آمدن طلاق عاطفی، نشانههای آن و راهکارهایی برای رهایی از آن آشنا میکنیم. در این خانوادهها افراد نسبت به خانه خود حسی که باید داشته باشند را ندارند. همه افراد خانواده به هر نحوی میخواهند زمان کمتری را در خانه سپری کنند.
جو سرد، بیروح و سکوت خالی از شور و نشاط در خانه حاکم است و این جو همه را فراری میدهد. بچهها در این خانه هیچ حس امنیت و آرامشی دریافت نمیکنند و بیشتر تمایل دارند وقت خود را بیرون از خانه و با دوستان خود بگذرانند؛ جامعه ناامن آماده پذیرش این افراد است و متاسفانه این بچهها تمایل به استفاده از موادمخدر، ارتباطهای ناسالم و نامشروع و انجام کارهای خلاف و غیرعرف نشان میدهند و هم به خود و هم به جامعه آسیب وارد میکنند و برخی نیز دچار افسردگی و در خود فرورفتن میشوند و مسلما چنین بچههایی برای آینده خود و تشکیل یک زندگی جدید هیچ الگوی مناسبی پیشرو نداشته و شاید آنها نیز در آینده دچار مشکل پدرومادرهای خود شوند. طلاق عاطفی معمولا از شکایت و گلهگذاری زوجها نسبت به هم شروع میشود. انتظاراتی که گفته میشود ولی برآورده نمیشود درواقع نیازهای ۲طرف از یکدیگر تامین نمیشود. به نیازها و خواستههای دیگری اهمیت داده نمیشود طوری که انگار زن و شوهر یکدیگر را میبینند ولی صدای هم را نمیشنوند و این مرحله آغازین شروع طلاق عاطفی است.در مرحله بعد نزاع زناشویی رخ میدهد انتظاراتی که قبلا به آرامی مطرح میشد حالا با صدای بلند و داد و بیداد بیان میشود و آرامش نسبی جای خود را به خشم میدهد؛ خشمی که خود را به شکلهای گوناگون نشان میدهد. خشم درونی تبدیل میشود به صدای بلند، پرتاب کردن وسایل و برخورد فیزیکی با توهین و تحقیر. پس از این مرحله اختلافها بیشتر شده و دیوار سکوت مابین زن و شوهر قرار میگیرد و این به معنای نشنیده شدن و ندیده گرفتن است یعنی هر ۲ در مقابل یکدیگر ناتوان شدهاند و هرکس به دنیای درونی خود فرو میرود و دیگر اهمیتی به طرف مقابل نمیدهد که کار به جایی میرسد که برای یکدیگر تنها و تنها حکم یک همخانه را بازی میکنند و حتی جای خواب خود را از یکدیگر جدا میکنند.در هرسنی و با هرشرایطی میتوان انتظار به وجود آمدن طلاق عاطفی را داشت نمیتوان گفت که علت به وجود آمدن طلاق عاطفی خانوادهها به هم شباهت دارد؛ این مشکل میتواند در رابطه یک زوج جوان که سن ازدواج آنها ۲تا ۳ سال است رخ دهد یا میتواند در یک خانوادهای که چند بچه کوچک و بزرگ دارند باشد یا حتی در خانوادهای که بچههایشان به حدی رسیدهاند که هرکدام به دنبال زندگی خود رفتهاند رخ دهد که به اصطلاح به این مرحله سندرم آشیانه خالی نیز گفته میشود. اما بیشترین میزان طلاق عاطفی در سالهای اول ازدواج رخ میدهد، وقتی کمکم بچهها به جمع خانواده اضافه میشوند و زوج سرگرمی بیشتری نسبت به قبل دارند این مسئله کمتر احتمال دارد ولی با بزرگتر شدن بچهها باز هم احتمال طلاق عاطفی پررنگ میشود.
در یک زندگی زناشویی زوجها در طول مسیر هدفهایی دارند و وقتی این هدفها به حداقل میرسد میتوان انتظار طلاق عاطفی را داشت. فردی که دچار طلاق عاطفی شده است به خود و سلامت فردی خود بیتوجه میشود و حتی به سلامت دیگر افراد خانواده نیز اهمیت کمتری میدهد؛ وظایف خود را به درستی انجام نمیدهد و مسئولیتهای خود را در مقابل دیگر افراد خانواده بهسردی و بیهیچ میل و رغبتی انجام میدهد. اگر این فرد یک خانم باشد نسبت به نظافت منزل و دیگر امور مربوط کندتر از قبل عمل میکند و اکثرا همیشه کارهای عقبمانده یا نیمهکاره دارد ولی حوصله و رغبتی برای انجام دادن آنها ندارد اگر یک مرد باشد نسبت به کار کردن و وظایف خود سردتر از قبل میشود و این مشکل موجود را ۲برابر میکند، آشفتگی روحی و ذهنی به آشفتگی ظاهری گره میخورد و وضع را بدتر از قبل میکند. شخص از لحاظ روحی در شرایطی قرار دارد که هیچ رغبتی برای شاد بودن یا حضور در جمعهای شاد ندارد و عموما تنهایی را ترجیح میدهد تا کمکم به افسردگی دچار میشود و به جز سلامت روحی که بیمار شده است سلامت جسم نیز به خطر میافتد.در بسیاری از موارد، زنان و شوهران ناسازگار به خاطر عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی وفرهنگی از هم جدا نمیشوند وخانواده به جای آنکه کانونی پر از طراوت، شادی و امید باشد، به سرزمینی آشفته و رنج آفرین تبدیل میشود که آرامش ساکنان خود را آرام آرام گرفته و از بین میبرد.
خانواده واژهای پرمعناست که وقتی به آن فکر میکنیم، موجی از احساس و عاطفه در ما به وجود می آید. اساس تشکیل خانواده و ازدواج در نظام الهی، رسیدن به آرامش روان و کمال انسانی است. در بسیاری از موارد، زنان و شوهران ناسازگار به خاطر عوامل فردی، خانوادگی اجتماعی وفرهنگی از هم جدا نمیشوند وخانواده به جای آنکه کانونی پر از طراوت شادی و امید باشد، به سرزمینی آشفته و رنج آفرین تبدیل میشود که آرامش ساکنان خود را آرام آرام گرفته و از بین میبرد.
اگر افراد خانواده، به ویژه زن و شوهر، پیوسته درگیرمشکلاتی مانند سکوتهای درازمدت، برخوردهای آزاردهنده کلامی و جسمی، فاصله گرفتن عاطفی و جسمی از یکدیگر، ناخشنودی جنسی و کاهش تدریجی عزت نفس باشند، با نشانههای اصلی خانواده آشفته روبه رو هستیم که چنین وضعیتی را میتوان طلاق عاطفی نامید.شاید بتوان گفت طلاق عاطفی شکل امروزی و شیک بسوز و بساز قدیم است.
به گفته یک کارشناس ارشد روانشناسی در طلاق عاطفی هرچند زن وشوهر ممکن است با هم بودن را مانند یک گروه اجتماعی ادامه دهند اما جاذبه و اعتماد آنها نسبت به یکدیگر از بین رفته است. اشرف رضوی دینانی افزود: درطلاق عاطفی همسران به جای حمایت از همدیگر در جهت آزار ، ناکامی و تنزل عزت نفس یکدیگر عمل میکنند و هر یک به دنبال یافتن دلیلی برای اثبات عیب ،کوتاهی و طرد دیگری هستند. وی خاطر نشان کرد طلاق عاطفی طلاق پنهانی است که از هر نظر ویژگی های طلاق آشکار را دارد ولی به دلیل وجود موانع فرهنگی، ارزشی معنوی، موقعیتی و قانونی آشکار نمیشود؛ در واقع دراین طلاقها بدون اینکه ازدواج باطل شود، همسران سال ها زیر یک سقف با حداقل ارتباط (حتی ارتباط کلامی) بهترین ایام عمر خود را سپری میکنند. به اعتقاد این محقق و روانشناس حوزه خانواده، طلاق عاطفی، فاصله عاطفی مشخص و آشکار میان همسرانی است که هر دو ناپخته هستند، هر چند یکی از آنها ممکن است این ناپختگی را تأیید کند و دیگری با ابراز اعمال مسئولانه مفرط، چنین چیزی را انکار کند.
در طلاق عاطفی همسران پس از یک دوره طولانی دعوا، کشمکش، به مرحله دشمنی، تنفر و سپس به وضعیت بی تفاوتی میرسند. در بی تفاوتی که آخرین مرحله روابط بین زن و مرد است، بود و نبود یکی فرقی برای دیگری ندارد و شاید تنها مسائل جنبی زندگی باعث ماندن در کنار هم میشود.
کاهش روابط خانوادگی و فامیلی یا نداشتن مهارتهای زندگی بین خانوادهها یکی از علل طلاق عاطفی است؛ به عنوان مثال خانواده شوهر با عروس رابطه خوبی ندارند و با گذشت زمان روابط بین فامیل سرد میشود که این مسئله به پدید آمدن طلاق عاطفی دامن می زند.اکبری در ادامه افزود: ازدواجهای احساسی و هیجانی که در جامعه کنونی افزایش یافته، منجر به طلاق عاطفی میشود؛ به طوری که پسر با مشاهده یک موضوع مورد علاقه در دختر با او ازدواج کرده و به هیچ مسئله دیگری توجه نمیکند. به گفته این آسیب شناس اجتماعی، کمرنگ شدن ایمان و اعتقادات مذهبی نیز چاشنی این قضیه است؛ به گونهای که گاهی افراد درخانواده هایی با طلاق عاطفی روابط خارج از محدوده خانواده پیدا میکنند و این موضوع زمینه بروز آسیبهای دیگر را فراهم میکند. وی خاطر نشان کرد:از دیگر دلایل بروز طلاق عاطفی را میتوان به تفاوتهای شخصیتی وجود اختلال شخصیت در یکی از طرفین رابطه عدم وجود مهارتهای عشق ورزیدن در حداقل یکی از دو نفر، فقر و فشار اقتصادی، ازدواج بدون آگاهی و شناخت خصوصا در سنین پایین و عدم انطباق جنسی نسبت داد.
تأثیر طلاق عاطفی بر فرزندان
برای جلوگیری از بروز طلاق عاطفی در خانواده زوجها باید دست از تلاش برای تغییر دادن یکدیگر بردارند. به اعتقاد وی انسانها را نمیشود تغییر داد، بلکه باید اولویتهای خودمان را تغییر دهیم. وی که محقق در امور ازدواج وخانواده است، افزود زن و شوهر در دعوا نباید دنبال مقصر بگردند، اینجا نه کسی قاضی است نه وکیل، بلکه باید به دنبال آن باشند که هرکس چقدر در حل مسئله سهم دارد. طرفین باید در این مواقع انعطافپذیر باشند و در نهایت از طبیعت درس بگیرند. شما کدام حیوانی را دیدهاید و میشناسید که وقتی مورد تهدید قرار گرفت همان لحظه از خود عکسالعمل نشان دهد. به جای آنکه حسهایمان را تعطیل کنیم، بهتر آن است که به دنبال فعال سازی حواسمان باشیم.
نوشته شده توسط admin در پنجشنبه, ۰۵ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۵:۴۸ ق.ظ