بشرهیچ زمانی بی نیاز از قلم نیست

بشرهیچ زمانی بی نیاز از قلم نیست

گروه فرهنگی: سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویاترین شاهد بر شرافت و قداست آن است: »Lن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ « در جایی که خداوند، صاحب هستی به آفریده ای از آفریده های خود قسم یاد می کند، بشر در چه جایگاهی می تواند از ارج و منزلت آن سخن براند.
در آغاز قرن بیستم، کسی این تردید را به خود راه نمی داد که قلم و کاغذ را مهم ترین و مؤثرترین ابزار ذخیره سازی اطلاعات بداند؛ زیرا در آن زمان جوامع از نظر اقتصادی و فکری به جامعه های کاغذ مدار تبدیل شده بود.
اما پایه های این باور پس از چندی به لرزه درآمد و با ظهور رایانه، رشد سریع فناوری اطلاعات، تلویزیون، استفاده های گوناگون از میکرو فیلم، میکرو فیش و ابزارهای الکتریکی، برتری بی رقیب کاغذ و قلم سنتی، به طور جدی به مبارزه طلبیده شد.
همان طور که در طول تاریخ، شکل ظاهری قلم عوض می شده است، روز به روز همراه با صنعت رو به رشد نیز تغییر می کند. اگر چه هنوز کتاب خانه های الکترونیکی و اداره های بدون کاغذ و قلم و جامعه های بدون کتاب نیامده است و شاید هرگز نیاید، ولی موقعیت ابزار و مواد نوشتنی از بنیاد دگرگون شده است. این دگرگونی در ظاهر قلم ها و نوشته ها، نه تنها از ارزش قلم و صاحبان آن نمی کاهد، بلکه به دلیل انتقال لحظه ای نوشته ها، هرآینه مسئولیت و وظیفه قلم را صدچندان می کند.
نامگذاری روزی در تقویم شمسی به نام روز قلم بیان تعلق داشتن این روز صرفا و موکدا برای اهل علم و دانش و نویسندگان کتب، روزنامه و جراید و…نیست؛ بلکه روز قلم روز کسانی است که اهل تامل و تفکر و اندیشه هستند، بر این اساس قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان_ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است.
قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد.پس قلم بیان کننده فهم، احساس و تفکر و اندیشه انسان هاست.بر همین اساس است که در آیات مختلف و روایات وارده از حضرات معصومین بر اهمیت قلم و نقش آن در اعتلای و سقوط انسان ها و بشریت تاکید می شود.
آیات نخست از سوره علق، از تکامل جسم انسان از یک موجود بى ارزش مانند »علقه« خبر مى دهد، و از سوى دیگر، از تکامل »روح« به وسیله تعلیم و تعلّم، مخصوصاً از طریق قلم سخن مى گوید. آن روز که این آیات نازل مى شد، به اذعان منابع تاریخی و جغرافیایی و آثار کشف شده نه تنها در محیط »حجاز« که محیط جهل بود، کسى ارزشى براى قلم قایل نبود، در دنیاى متمدن آن زمان نیز، قلم از اهمیت کمى برخوردار بود.
به عبارت دیگر در جوامع عقب مانده سنت انتقال علوم به صورت شفاهی و یا سینه به سینه نقل و منتقل می گشت و در جوامعی مثل ایران و تمدن روم و چین نیز اهل قلم شان و جایگاه در خوری نداشتند.
اما امروز مى دانیم تمام تمدن ها، علوم، دانش_ها و پیشرفت هایى که در هر زمینه نصیب بشر شده، بر محور قلم دور مى زند، یعنی اگر میراث فکری و اندیشه ای انسان ها بوسیله قلم به دیگر نسل ها به صورت کامل و جامع منتقل نمی_شد،جه بسا انسان نمی توانست و شاید خیلی دیر می توانست به رهیافت های جدیدی در خصوص علوم مختلف دست یابد.
بر این اساس است که بعضی از دانشمندان گفته اند:»البان بیانان،بیان اللسان و بیان الاقلام،بیان اللسان تدرسه الاعوام و بیان الاقلام با ق عل موالایام«
در ابن منظر، قلم و میراث مکتوب آن نسبت به سنت های شفاهی از امتیازهای خاصی برخوردار است که می توان به چند نمونه خاص توجه داشت. بر اساس حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه‌‏السلام که می ‏فرماید: «دانش را با نوشتن در بند کنید» تا باقی بماند و از کفتان نرود، پس یکی از مهم ترین ویژگی های قلم، باقی ماندن و ماندگاری و تاثیرگذاری آن است. دقیق بودن و عمیق بودن از دیگر ویژگی های قلم نسبت به سنت های شفاهی است.
از این رو است که گاهی گفته می شود. نویسندگان گاه یک ساعت فکر می ‏کنند و یک خط می‏ نویسند، ولی در سخن نمی ‏توان آن دقت را رعایت کرد.علامه طبرسی در این خصوص می ‏نویسد:»بیان دو گونه است: بیان زبان و بیان قلم. بیان زبان، با گذشت زمان کهنه می ‏شود و از بین می‏ رود، ولی بیان قلم تا ابد باقی است«.
حال که از ارج و قرب قلم سخن گفتیم، این سوال مطرح می شود که آیا هر قلمی مطلوب است؟ یا قلمی مطلوب هست که شرایطی داشته باشد؟ اگر نکته اخیر مورد پذیرش است، آن قلم باید دارای چه شاخص های در بیان مفاهیم و انتقال دانش و میراث تمدنی به نسل ها و دیگر اعصار تاریخی باشد.
بر اساس آنچه در سطور فوق گذشت، قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. این قلم می تواند در لابلای انگشتان هر انسانی قرار بگیرد. ولی آنچه مهم است اینکه در اثر اشاره و فشار انگشتان دست چه چیزی از آن قلم به نگارش در آید.
قلم، تخریب می کند. می سازد. واقعیت ها را آشکار می کند. آشکارها را نهان می کند. به واقع قلم، معجزه ای جاودان است.
رویکردهای دینی و ارزشی به این مسئله کاملا مشخص است که در دنیای امروز که قلم ها هر امر ناخوانده و مطمئن نشده را به نگارش در می آورند، قرآن کریم در آیة شریفة ۱۲۶سوره مبارکة »نحل« می فرماید: که پذیرفتن هرادعایی، منوط است به اقامة براهین و دلایل روشن، چراکه برهان و دلیل، پایه های استواری هر مدّعایی هستند: »ادع الیسبیل ربّک بالحکمة و الموعظة الحسنة وجد لهم بالتی هیاحسن«.پس قلم ها امری را که به نگارش در می آورند باید متقن بر حجت و دلیل و برهان باشد.
نکته دوم در این خصوص اعلمیت صاحب قلم است.صاحب قلم باید دارای مایة تفکر، علم به آن چیزی باشد که قصد ورود بدان دارد.
در حقیقت علم به هر چیزی،امر به مقدمة آن است و چون تفکر بدون علم میسّر نیست، لذاامر به تفکر، خود امر به سرمایة آن (کسب علم) نیز هست. امام کاظم(ع) در ادامة آن حدیث موصوف که خطاب به »هشام بن حکم« ایراد فرموده اند، می فرمایند: »یا هشام ان العقل معالعلم،فقال: وتلک الامثل نضر بهار للناس و ما یعقلها الاالعلمون«.
پس انسان برای تفکر، ابتدا باید علوم مورد نیاز را کسب کندو آنگاه با تکیه بر آن به تجزیه و تحلیل و تعقل روی آورد.
ژرف نگری، دوری از تعصب، حفظ آبروی صاحب حقی، حفظ اتحاد امت اسلامی در نگرش ارزشی، کمک به رشد و تعالی جامعه، مبارزه با مستکبران و غارتگران و حمایت از مستضعفین از دیگر شاخص های مطلوب و مورد توصیه به صاحبان قلم در باورهای ارزشی است. قلم ها اگر این شاخص ها را رعایت کند در خدمت رشد جامعه بشری قرار می گیرد.
اما همین قلم اگر همه آن شاخص های فوق را رعایت کند، باز در دام برخی از آفت ها قرار می_گیرد. این آفت ها آگاهانه و گاهی ناآگاهانه صدمه می زنند. بر اساس آنچه بیان کردیم و شاخص قلم را در عقل و تفکر نشان دادیم، قرآن کریم ، عقل را مبرّا از خطاو اشتباه ندانسته است، و لذا لغزشگاههای آن را مشخص کرده است: در مقابل اتقان و یقین شدن به امری،تکیه بر ظنّ و گمان جای می گیرد که قرآن در این خصوص می فرماید: »و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل اللهان تتبعون الاالظن و ان هم الایخرصون«؛(انعام/۱۱۷) «و تو ای رسول، اگر ازاکثر مردم روی زمین پیروی کنی تو را از راه خدا گمراه خواهندکرد که اینان جز از پی ظنّ و گمان نمیروند و جز اندیشة باطل ودروغ چیزی در دست ندارند».
افتادن در دام هواهای نفسانی و در دنیای امروز فروختن ارزش و شان و مقام قلم به صاحبان قدرت و احزاب که قران کلام الهی ، امیال وهواهای نفسانی را نیز یکی از عوامل لغزش عقل برمی شمارد ومیفرماید: »ان یتبعون الاالظن و ماتهوی الانفس«(نجم/۲۴)؛ »این قوم ناسپاس و مشرک، چیزی غیر از گمان باطل و هوای نفس فاسدخود را در بت پرستی پیروی نمیکنند«.پس آزاد اندیش بودن، دوری از جانبداری، تعقل مستقل و بیان حقیقت امر می تواند صاحب قلم را از این لغزش هاحفظ کند.
امروزه دیده می شود که بسیاری از صاحبان قلم که البته کسانی که خود را به قدرت زور و زر فروخته اند، در اموری که اتفاقا بسیار مهم هست، به قضاوت شتاب زده می پردازند و با این اقدام خود جامعه را به چالش می کشانند.
امام صادق(ع) میفرمایند: »خداوند متعال در قرآن مجید،بندگانش را با دو آیه تأدیب فرموده؛ الم یؤخذ علیهم میثقالکتب ان لا یقولوا علی الله الاالحق»(اعراف/۱۷۰) و »بَلْ کَذَّبُوا بِمَا لَمْ یُحِیطُوا«(یونس/۳۹)، یعنی تا به چیزی علم پیدا نکرده اند، آن را تصدیق نکنند و تا به غلط بودن چیزی یقین حاصل نکرده اند، آن را ردّ ونفی ننمایند. (المیزان،ج۹۳۱۵). موارد زیادی از این لغزش ها وجود که که به دلیل دوری از اطاله کلام از بیان موارد دیگر خودداری می کنیم.

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۵:۳۹ ق.ظ

دیدگاه


شش + 8 =