ازدواج منهای علاقه به عشقِ بدون ازدواج منتهی خواهد شد
گروه خانواده و سلامت: سوال این است که آیا باید با کسی که دوستش ندارید بخاطر دلایلی جدا از عشق، در رابطه بمانید؟ مثلاً بخاطر پول؟ ممکن است با کسی آشنا شوید که وضعیت مالی بسیار بهتری نسبت به شما دارد. حتی ممکن است با هم ازدواج کنید.
به آن سبک زندگی عادت میکنید. از آن بریز و بپاشها و لوکس زندگی کردنها خوشتان میآید. ولی درونتان، بعد از اینکه آن زرق و برقها از چشمتان افتاد، متوجه میشوید که واقعاً هیچ علاقهای به آن فرد ندارید.
برای ماندن با چنین فردی چه چیزی را باید قربانی ثروت کنید؟
یا مثلاً بخاطر بچههایتان. این یکی از متداولترین دلایل است. مثلاً به خودتان میگویید که نمیخواهید فرزندانتان بدون پدر یا مادر بزرگ شوند.
حتی ممکن است تصور کنید که این جدایی در زندگی برای آنها خوب نیست.
برای ماندن با کسی که هیچ علاقهای به او ندارید برای اینکه با هم در کنار فرزندانتان باشید چه چیزهایی را باید قربانی کنید؟ آیا فرزندانتان متوجه این بیعلاقگی شما خواهند شد؟ آیا محیط زندگی محیطی امن و راحت برای آنها خواهد بود یا سراسر فشار و دوری و حتی بدتر از این؟ آیا با چنین وضعیتی به فرزندانتان آموزش نمیدهید که بدون عشق زندگی کنند؟
ماندن با کسی از روی ترحم و دلسوزی چطور؟ ممکن است تصور کنید که اگر همسرتان را ترک کنید او نمیداند باید با زندگی خود چه کند، اگر بیمار شود چه، اگر ناراحت و دلشکسته شود چه؟ شاید هیچوقت نتواند این ضربه را تحمل کند. بدترین شکل این حالت این است که نگران بقای طرفمقابلتان بعد از جدایی باشید. در برخی موارد حاد ممکن است منجر به اقدام به خودکشی او شود.
پس چه باید بکنید؟ آیا شما مسئول هستید؟ آیا باید بخاطر اینکه میترسید او دست به خودکشی بزند با او بمانید؟ به این فکر کردهاید که چه خشم و کینهای در چنین مصالحههای شخصیای در دلتان ایجاد خواهد شد؟
ممکن هم هست بخاطر اینکه تصور میکنید نمیتوانید فرد بهتری را برای خود پیدا کنید در رابطهی بی عشق و علاقه خود باقی بمانید. “بهتر” یعنی کسی که بتوانید دوستش داشته باشید. در چنین رابطهای چه چیزی را از دست میدهید؟ آیا با قربانی کردن خودتان احساس بهتری پیدا خواهید کرد؟
واقعیت این است که اگر بخاطر هر کدام از دلایلی که در بالا اشاره کردیم در یک رابطهی به دور از عشق و علاقه بمانید، این احتمال وجود دارد که این فقدان را احساس کنید. اینکه چطور با این فقدان کنار بیایید تا حد زیادی به شخصیت شما بستگی دارد. خیلیها با روی آوردن به موادمخدر، الکل، عادتهای بد زندگی و از این قبیل شروع به تخریب خود میکنند. خیلیها افسرده میشوند و خیلیها هم وارد رابطههای مثلثی میشوند. رابطههای مثلثی یعنی شما برای پیدا کردن چیزی که در خانهتان ندارید به دیگران و افرادی خارج از خانه روی میآورید.
اگر نظر ما را بپرسید، بیرون رفتن از آن رابطه برای پیدا کردن عشق واقعی بسیار بهتر از اسیر کردن خودتان در آن قفس است. ازآنجا که ما انسانها به عشق نیاز داریم و این یکی از اساسیترین نیازهای ماست، اینکه خودتان را مجبور کنید با کسی زندگی کنید که دوستش ندارید تاثیرات مخبری بر روحیه و روان شما خواهد داشت.
اما گاهیاوقات اینکه بدانید کی باید در رابطهتان بمانید و کی بیرون بیایید، پیچیده است.
چه یک رابطه خانوادگی باشد، چه یک دوستی، چه یک رابطه عاشقانه و چه یک رابطه کاری، آدمهایی که در زندگی شما هستند یا خوشبختیتان را بیشتر میکنند و یا بدبختیتان را. روابط یا کمکتان میکنند بهترین استفاده را از زندگیتان ببرید و یا جلو پیشرفتتان را میگیرند.
در همه رابطهها مشکلاتی وجود دارد. لحظات احساسیای هست که مطمئنید میخواهید به آن رابطه پایان دهید و دیگر هیچوقت آن فرد را نبینید تا آن احساساتتان زودتر از بین بروند. این لحظهها در بعضی روابط بیشتر از بقیه روابطتان اتفاق میافتند.
وقتی احساساتتان بالا و پایین میشوند و سردرگم میشوید که در رابطه بمانید یا از آن بیرون بیایید، مسئله پیچیده میشود.
اینکه تصمیم بگیرید یک رابطه مهم را تمام کنید، تصمیم بسیار سختی است، حتی وقتی به نظر میرسد که آن رابطه از مشکل و دردهای احساسی است و هیچ لذتی برایتان ندارد. روزهایی را به خاطر میآورید که همه چیز طور دیگری بود و امیدوار بودید که بتوانید رابطه خوبی بسازید. گاهی اوقات یک رابطه طولانیمدت بعد از یک دوره مشکل و کشمکش قویتر میشود. احتمالاً چنین داستانهایی را از دوستانتان شنیدهاید.
ولی وقتی وسط این فشارها هستید، نمیدانید که رابطهتان بهتر خواهد شد یا نه. چطور باید تصمیم بگیرید که رابطهتان را تمام کنید یا نه؟ شاید این ایدهها به دردتان بخورد.
تصمیمتان را زمانی که از نظر احساسی ناراحت نیستید بگیرید، طوری که بتوانید درست فکر کنید. این یعنی بتوانید از عقلتان درست استفاده کنید و این تصمیم را احساسی نگیرید. وقتی در وضعیت شدید احساسی هستید، احتمال اینکه تصمیمتان براساس احساس همان لحظهتان گرفته شود زیاد است و دیگر به کیفیت کلی رابطهتان فکر نخواهید کرد. مثل تمام کردن یک دوستی بخاطر اینکه دوستتان روز تولدتان را فراموش کرده میماند. ممکن است روز بعد فکر کنید که نقاط مثبت رابطهتان بسیار بیشتر از نقاط منفی آن است.
وقتی احساسی هستید، حل مشکل برایتان سختتر میشود و نخواهید توانست راهحلی برای مسائل و مشکلاتتان پیدا کنید. همه روابط مشکلاتی دارند که باید حل شود. در آن لحظه ممکن است آن مشکل به نظرتان حلنشدنی و غیرقابلقبول بیاید درصورتیکه ممکن است اصلاً اینطور نباشد.
به دلایلی که میخواهید به خاطر آن رابطه را بر هم بزنید فکر کنید. نقاط مثبت و همچنین نقاط منفی رابطهتان را لیست کنید تا بتوانید تصویر کلی از رابطه را ببینید. مراقب تمام کردن رابطهها براساس »به نظر میرسه این بهترین راه ممکنه« باشید. ممکن است تصمیم درست را بدانید ولی باز هم لازم است به چیزی که شما را به آن تصمیم رسانده است فکر کنید. گاهی اوقات این حس درونی براساس واقعیتهایی است که ممکن است همان موقع برایتان مشخص نباشد. درک آن واقعیتها به شما کمک میکند بهترین تصمیم را بگیرید.
سوءاستفادههای جسمی، جنسی و احساسی دلایلی کاملاً مشخص برای تمام کردن یک رابطه هستند. اگر در رابطهای نامطمئن هستید، تصمیم این است که ازآن بیرون بیاید.
به این فکر کنید که این رابطه کلیت زندگی شما را بهتر کرده یا اینکه آن را تخریب یا محدود کرده است. گاهی اوقات فقط عشق کافی نیست. افراد مهم زندگی شما باید شما را در زندگی که میخواهید داشته باشید، تشویق و حمایت کنند.
ممکن است بدانید که در رابطه سالمی نیستید و عشق این رابطه آنقدر قوی است که نمیتوانید تصور کنید از آن بیرون بیایید. هرجومرجی که چنین رابطهای معمولاً ایجاد میکند به مرور زمان خستهتان کرده و تاثیری منفی بر زندگیتان خواهد داشت.
در چنین موقعیتی بد نیست پیش مشاور بروید یا راهکارهای دیگر را برای تقویت رابطهتان امتحان کنید. اگر حل مسائل و مشکلاتتان کافی نباشد و نتوانید برای محافظت از خودتان مرزهایی برای خودتان و او تعیین کنید، چطور میتوانید به آن رابطه پایان دهید؟ برای ترک آن رابطه به چه چیزی نیاز دارید؟ آیا انتظارات واقعبینانهای برای یک رابطه طولانیمدت و بادوام دارید؟ آیا استرسهای زندگی آن فرد رفتارهایی که باعث ناراحتی شما میشود را توجیه نمیکند؟ اگر انتظار دارید آن فرد، کاملاً ایدآل و کامل باشد یا انتظار دارید که احساسات عاشقانه ماههای اول تا آخر رابطه باقی بماند، شاید بد نباشد انتظارات خودتتان را کمی مرور کنید.
روابط عاشقانه طولانی نوع ارتباط خاصتری دارند، ارتباطی که بر پایه تقسیم ارزشها، حمایت و تجربیات است. شاید نخواهید چنین نوع رابطهای را در زندگیتان داشته باشید یا اینکه نمیخواهید این نوع رابطه را با آن فرد خاص داشته باشید. گاهیاوقات عاشقانهترین رابطه رابطه مناسب برای طولانی شدن نیست.
به این فکر کنید که اگر رابطه را تمام کردید دلتان برای چه چیزهای آن فرد تنگ خواهد شد. چیزی که از دست خواهید داد تا چه اندازه اهمیت دارد؟
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از مردمان تصمیم به ترک یک رابطه میتواند گاهی خیلی پیچیده شود. اینها فقط چند ایده در این زمینه بود که بد نیست قبل از تصمیم آخر به آنها فکر کنید.
EMAIL.agazadeh1@gmail.com
نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۰۷ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۶:۰۳ ق.ظ