آمارهای مایوس کننده ای که تقصیرها را گردن این و آن می اندازند

آمارهای مایوس کننده ای که تقصیرها را گردن این و آن می اندازند

علیرضا کاردار
گروه اقتصادی: وضعیت آب و برق بحرانی است. این جمله مدت ها ست که به گوش مان می خورد و این روزها بیشتر می شنویم؛ نه تعارف بردار است، نه شوخی و سرکاری است و نه بلوف و درشت نمایی که برای ترساندن من و شما بیان بشود.
به خوبی می دانیم که از نظر آبی نزدیک به ورشکستگی هستیم و توان تولید برق مان هم همین است و امکان معجزه ای برای تولید بیشتر نیست
. در این جا قصد آموزش روش های صرفه جویی را نداریم که همه شنیده ایم و اگر بخواهیم، می توانیم بهتر از کارشناسان آن ها را آموزش بدهیم. حتی نمی خواهیم حرف تکراری بزنیم و تقصیر را گردن کشت ها و آبیاری های غیر اصولی، صنایع آب بر، سدسازی های کارشناسی نشده، فرسودگی تاسیسات و مدیریت اشتباه بیندازیم. بهانه گرمای هوا و کمبود بارش ها و خشک شدن منابع آب زیرزمینی را هم حفظ هستیم.
در این یادداشت می خواهیم بگوییم ایران از ابتدا در همین منطقه و با همین شرایط آب و هوایی بوده است، کمی بهتر یا بدتر. قرن هاست که پیشینیان ما در همین اکوسیستم زندگی کرده و جان سالم به در برده و ایران را به دست ما سپرده اند. ما با این بحران کم آبی و خشکسالی بیگانه نیستیم. پس چرا سال به سال اوضاع بدتر و وضعیت قرمزتر می شود؟
شاید دلیل اصلی اش این است که تک تک مان وظیفه مان را فراموش کرده ایم. این را از یاد برده ایم که هر هموطن موظف است درست مصرف کند.
از آن روستایی زحمتکش گرفته که نسل اندر نسل با آب قنات و دیمه محصولش را به ثمر می نشانده و این روزها بنا به دلایل مادی به کاشت محصولات غیربومی منطقه و غرقابی روی آورده است، تا پیمانکاری که لوله نامناسب کشیده و مدیری که برای خوشامد مردم دستور احداث کارخانه ای را داده که رگ های آب منطقه را خشک کرده و مقام مسئولی که بدون دقت به نظر کارشناسان سد ساخته و بعد آن را به امان خدا رها کرده و حتی زحمت ابلاغ دستور برای لای روبی اش را هم صادر نکرده، چون شاید اصلا دوران ریاست اش تمام شده و رفته است تا در سمت دیگری خدمت رسانی کند. ولی در پشت همه این اتفاقات که باید نام فاجعه بر آن ها نهاد، همان فراموش کردن وظیفه خودمان است.
لازم نیست خیلی درگیر آمارها بشویم. چه آمارهای مایوس کننده ای که همه تقصیرها را گردن این و آن می اندازند و هیچ کورسوی امیدی در آن وجود ندارد، چه آمارهایی که از آن طرف بام می افتند و اوضاع را گل و بلبل نشان می دهند و سند مصرف کم ایرانیان نسبت به سرانه تمام جهان را رو و خیال مان را به صورت کاذب راحت می کنند. همچنین باید مراقب باشیم که مثل موارد مشابه، باز در دام پویش های کارشناسی نشده ای که در خیرخواهانه بودن آن_ها شکی نیست، نیفتیم.
هر حرکت جمعی و پویشی نیاز به برنامه و هدف اصولی و کار کارشناسی دارد وگرنه نه تنها به نتیجه نخواهد رسید که حتی ممکن است پاسخ عکس بدهد. آب معدنی فرستادن برای مناطقی که مشکل زیرساختی آب رسانی دارند یا خاموش کردن موقتی وسایل برقی که ممکن است مصرف برقشان هنگام استارت خوردن چند برابر آن مدتی باشد که خاموش بوده اند و… ممکن است ضررش بیشتر از منفعت اش باشد.
تجربه نشان داده، روش های بازدارنده مثل جریمه مشترکان پرمصرف، گران کردن بهای خدمات، سهمیه بندی، تهدید و تطمیع و… اگرچه موثر است اما راه حل قطعی مشکل نیست. ممکن است به صورت لحظه ای و کوتاه مدت جواب بدهند ولی به مرور زمان شاید حتی باعث ایجاد یک نوع لجبازی و قانون گریزی و قانون ستیزی هم بشوند.
فقط و فقط اول باید خودمان رعایت کنیم و بعد با اطلاع رسانی به اطرافیان، عمق فاجعه را برایشان شرح دهیم و برای فرهنگ سازی بکوشیم. فرهنگ سازی با خرج بودجه های نجومی و شعارسازی و شعاردهی میسر نمی شود، تا وقتی که تک تک شهروندان خودشان را در قبال این بحران ها مسئول ندانند.
مشکل خود ماییم. (به کسی بر نخورد، »ما«، نه »شما«!) چرا در یک محیط کار خصوصی، تک تک کارکنان دل شان برای چراغ های اضافه و سیستم های بی کاربردی که روشن است، تاسیسات گرمایشی و سرمایشی که دمای شان تنظیم نیست، مصرف کاغذ و تماس تلفنی و حتی آب سماور می سوزد و سعی می کنند درست مصرف کنند؟
ولی در محل هایی که دولتی یا نیمه دولتی است، کارمندان (همه نه، بعضی، تعداد کمی، اصلا انگشت شمار!) نه تنها دلشان برای این اسراف ها نمی سوزد که حتی گاه با غیظ سعی می کنند انتقام شان را (از چه کسی یا چه چیزی؟) با مصرف بیشتر برق ، آب ، کاغذ و… بگیرند. مگر مشکل فقط خود ما نیستیم که حق الناس و بیت المال و امر به معروف و نهی از منکر و… را فراموش می کنیم؟
نباید توپ را به زمین دیگران بیندازیم، از خودمان شروع کنیم کافی است. اگر از همان روش معروف بستن شیر آب هنگام مسواک زدن شروع کنیم، می توانیم از این بحران هم به سلامت عبور کنیم، اگر تک تک مان رعایت کنیم و خودمان را مسئول بدانیم.
خاموش کردن حتی یک لامپ اضافی، بستن یک دقیقه زودتر شیر آب، رعایت ساعت اوج مصرف، بهینه سازی وسایل پرمصرف، تذکر فرد به فرد و شروع فرهنگ سازی از دایره نزدیکان خودمان، پایه و بنیان عبور از این بحران هاست.
به یاد داشته باشیم که شرایط اقلیمی، اجتماعی و اقتصادی روز به روز تغییر می کند. حتی دوران ما نسبت به زمان پدران مان بسیار فرق کرده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، نه منابع انرژی مانند قبل پر و پیمان است و نه سبک مصرف گذشته این روزها قابل اجراست.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از فارس، امروز نیازمند ایجاد یک باور عمومی هستیم. باور به این که شرایط زیستی و اقلیمی کشورمان دستخوش دگرگونی های جدی شده است . شرایطی که شیوه و سبک زندگی جدیدی را در مصرف و مواجهه با پدیده های طبیعی اطراف مان اقتضا می کند و تا زمانی که مردم و مسئولان به این باور نرسند حرکت های سینوسی و مقطعی تنها مسکنی کوتاه مدت بر دردی جانکاه خواهد بود.
Arazazarbaijan.aghtesadi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در یکشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۶ ق.ظ

دیدگاه


× سه = 6