گروه تحليل: در حالي که برخي کارشناسان به کاهش انتظارات تورمي در صورت توافق اميدوارند، گروهي ديگر معتقدند حتي با رفع تحريمها، چالشهاي ساختاري اقتصاد ايران همچنان پابرجا خواهد ماند.
تورم انتظاري به باورها و پيشبينيهاي افراد و بنگاههاي اقتصادي در مورد نرخ تورم در آينده اشاره دارد. اين انتظارات نه تنها بر تصميمات اقتصادي تأثير ميگذارند، بلکه ميتوانند به طور مستقيم روي نرخ تورم واقعي نيز اثرگذار باشند. به عبارت ديگر، اگر افراد انتظار داشته باشند که قيمتها در آينده افزايش يابد، ممکن است رفتارهايي از خود نشان دهند که اين افزايش قيمتها را تسريع کند.
عوامل اثرگذار بر تورم انتظاري:
سياستهاي پولي و مالي، نرخ ارز، تحريمها، اخبار و اطلاعات از جمله مواردي هستند که روي تورم انتظاري اثرگذار خواهد بود.
نوسانات نرخ ارز، به ويژه افزايش نرخ ارز، به دليل تأثير مستقيم بر قيمت کالاهاي وارداتي، انتظارات تورمي را تقويت ميکند. تحريمهاي اقتصادي نيز با ايجاد محدوديت در تجارت و سرمايهگذاري، ميتوانند موجب افزايش عدم اطمينان و در نهايت افزايش انتظارات تورمي شوند.
از ديگر سو، انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به وضعيت اقتصادي کشور، مانند نرخ تورم، رشد اقتصادي و شاخصهاي ديگر، ميتوانند در انتظارات تورمي تأثير بگذارند. همچنين ميزان اعتماد عمومي به سياستهاي دولت و نهادهاي اقتصادي نيز نقش مهمي در شکلگيري انتظارات تورمي ايفا ميکند.
تأثير تورم انتظاري روي اقتصاد:
اگر انتظارات تورمي بالا باشد، افراد و بنگاهها تلاش ميکنند تا با افزايش قيمتها و دستمزدها، از کاهش قدرت خريد خود جلوگيري کنند و اين امر ميتواند منجر به افزايش نرخ تورم واقعي شود. عدم اطمينان ناشي از تورم انتظاري بالا نيز، ميتواند موجب کاهش سرمايهگذاري در بخشهاي توليدي شود.
در شرايط تورمي، افراد تمايل دارند تا داراييهاي خود را به ارز و داراييهاي امن مانند طلا تبديل کنند. اين امر ميتواند منجر به افزايش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملي شود. تورم انتظاري همچنين ميتواند با ايجاد انحراف در قيمتها، منجر به تخصيص نامناسب منابع اقتصادي شود.
تورم انتظاري يک پديده پيچيده و چندوجهي است که تأثيرات قابل توجهي بر اقتصاد کشور دارد. مديريت صحيح اين پديده نيازمند شناخت دقيق عوامل مؤثر بر آن و اتخاذ سياستهاي مناسب است. در غير اين صورت، انتظارات تورمي ميتوانند به يک دور باطل تبديل شده و اقتصاد کشور را با چالشهاي جدي مواجه کند.
مهار تورم از طريق اتخاذ سياستهاي پولي و مالي انقباضي و ثبات در بازار ارز و جلوگيري از نوسانات شديد، ميتوانند تأثير مثبتي بر انتظارات تورمي داشته باشند.
تسهيل فضاي کسب و کار و کاهش بروکراسي اداري، نيز ميتواند منجر به افزايش اعتماد عمومي و کاهش انتظارات تورمي شود. ارائه اطلاعات شفاف و دقيق در مورد وضعيت اقتصادي کشور و سياستهاي دولت هم ميتواند به شکلگيري انتظارات منطقي کمک کند.اين روزها که خبر مذاکرات ايران و آمريکا داغ است و به صورت رواني و در ظاهر هم روي بسياري از شاخصهاي اقتصادي و نوسانات بازار اثر مثبت داشته، خالي از لطف نيست که نقش آن روي تورم انتظاري را نيز در ابن گزارش مورد ارزيابي قرار دهيم.
آنطور که پيداست و از تحولات بازار قابل استنباط؛ مذاکرات ايران و آمريکا به صورت بالقوه ميتوانند تأثير قابل توجهي روي تورم انتظاري در کشور داشته باشند، اما به طور قطع، ميزان و جهت اين تأثير به عوامل مختلفي بستگي دارد:
اثرات احتمالي کاهش تورم انتظاري
کاهش تحريمها:
اگر مذاکرات منجر به کاهش يا رفع تحريمهاي اقتصادي شود، دسترسي ايران به منابع مالي و بازارهاي جهاني افزايش مييابد. اين امر ميتواند منجر به افزايش عرضه ارز، کاهش نرخ ارز و در نتيجه کاهش انتظارات تورمي شود.
بهبود روابط تجاري:
بهبود روابط تجاري با ساير کشورها ميتواند موجب افزايش واردات کالاهاي اساسي و کاهش قيمتها شود. اين امر نيز به نوبه خود ميتواند انتظارات تورمي را کاهش دهد.
افزايش سرمايهگذاري خارجي:
رفع تحريمها و بهبود فضاي سياسي و اقتصادي ميتواند موجب جذب سرمايهگذاري خارجي شود. اين سرمايهگذاري ميتواند منجر به افزايش توليد، کاهش هزينهها و در نتيجه کاهش انتظارات تورمي شود.
افزايش اعتماد عمومي:
موفقيت در مذاکرات و بهبود روابط با آمريکا ميتواند موجب افزايش اعتماد عمومي به سياستهاي دولت و نهادهاي اقتصادي شود. اين امر ميتواند تأثير مثبتي بر انتظارات تورمي داشته باشد.
اثرات احتمالي افزايش تورم انتظاري
عدم توافق يا توافق ناکافي:
اگر مذاکرات به نتيجه نرسد يا توافق حاصل شده نتواند انتظارات را برآورده کند، نااميدي و عدم اطمينان در جامعه افزايش مييابد. اين امر ميتواند موجب افزايش انتظارات تورمي شود.
افزايش تقاضا پس از رفع تحريمها:
پس از رفع تحريمها، تقاضا براي کالاها و خدمات ممکن است به طور ناگهاني افزايش يابد. اگر عرضه نتواند اين افزايش تقاضا را پاسخ دهد، قيمتها افزايش مييابند و انتظارات تورمي را تقويت ميکنند.
بر اساس يک تفسير بي اثر و خنثي نيز، اگر مذاکرات به کندي پيش بروند يا نتايج آن قطعي و مشخص نباشد، تأثير قابل توجهي بر تورم انتظاري نخواهند داشت.مخلص کلام آنکه مذاکرات ايران و آمريکا پتانسيل تأثيرگذاري قابل توجهي بر تورم انتظاري در ايران را دارند. با اين حال، ميزان و جهت اين تأثير به عوامل مختلفي مانند نتيجه مذاکرات، مفاد توافق، نحوه اجراي توافق و واکنش بازارها و عموم مردم به توافق بستگي دارد.به گزارش آراز آذربايجان به نقل از مهر،براي کاهش تورم انتظاري، لازم است که مذاکرات با موفقيت به پايان برسند و توافق حاصل شده بتواند منافع اقتصادي ايران را تأمين کند و اعتماد عمومي را افزايش دهد. همچنين، دولت بايد سياستهاي اقتصادي مناسبي را براي مديريت پيامدهاي رفع تحريمها و جلوگيري از افزايش قيمتها اتخاذ کند.