کاریکلماتور پلی میان شعر و تصویر است

کاریکلماتور پلی میان شعر و تصویر است

گروه فرهنگی:عابدین پاپی، منتقد ادبی گفت: کاریکلماتور شعر یا سخن و یا نویسشی تصویری- معنایی است و ایجاز و ایماژ در شکل‌گیری این زبان کاربردی معنایی و کارکردی فرمیکال و حتی تکنیکال دارد.
عابدین پاپی (آرام) نویسنده و منتقد ادبی درباره ژانر ادبی کاریکلماتور توضیح داد: اتیمولوژی به معنی ریشه‌شناسی یا ریشه‌یابی حقیقت واژِگان به کار رفته و ریشه‌شناس باید با پژوهشی همه‌جانبه بتواند به مطالعه‌ی تاریخی و حتی زبانی – فرهنگی واژه‌ها در ابعاد و شیوه‌های مختلف بپردازد و اصولاً به وارسی تحول شکل‌گیری واژه‌ها و چگونگی ایجاد بافت و ساخت واژِگان توجه کند.
این علم به ما می‌آموزد تا بفهمیم واژگان از چه سیر تحول و تطوری برخوردار بوده‌اند و تجربه زیستی و زیست تجربی آنها چه نوع گفتن و چه گُفتنی را همراه با چگونه گُفتن‌ها به خود دیده است. اتیمولوژی واژگان همان دیرینه‌شناسی است که مسائلی از قبیل اینکه واژِگان چه موقع و در چه زمانی وارد زبان شده‌اند و البته از چه منابعی وارد شده‌اند و اینکه در طول و عرض زمان چه تغییری در ساختار و معنای آنها ایجاد شده را به دایره بررسی می‌برد.
این نویسنده و شاعر درباره معنا و ریشه واژه کاریکلماتور (caricature) ادامه داد: واژه کاریکلماتور به معنی خندک، طنزِ مصوّر، طنز رسام، کاریکاتوریست، طنز نگار و طراح خندک به کار رفته است. کاریکلماتور همان کشیدن تصورِ غیرواقعی ولی درعین حال دارای حسی بامزه برای شخص است. کارِ کاریکاتوریست کشیدن تصویری طنز توأمِ با متلک، طعنه و شوخی از یک شخص یا چیز یا نشانه است که این تصویر می‌تواند دارای بار معنایی و درونمایه‌ای انتقادی -اعتراضی و یا نوعی تلنگر اجتماعی به شخص و یا خود ِاجتماع باشد لذا کاریکلماتور از کلمه کاریکاتور اقتباس شده ولی کاریکلماتور نامی است که برای نخستین بار احمد شاملو شاعر و نویسنده در ۲۱ خرداد ۱۳۴۶ برای نوشتارهای پرویز شاپور انتخاب کرد. این واژه آمیخته کاریکاتور و کلمه است و پیوند و همبستگی بین دو واژه کاریکاتور و کلمه را دربردارد. بنیانگذار این ژانر ادبی کوتاه پرویز شاپور است و شاملو نظر بر آن داشت که نوشتارهای پرویز شاپور همان کاریکاتورهایی محسوب می‌شوند که با کلمه بیان شده‌اند.
نویسنده کتاب »نوشتن نامِ مُستعارِ من است« درباره درونمایه کاریکلماتور و رابطه معنایی آن با کاریکاتور گفت: این ژانر ادبی هر سه جنبه فکری، ادبی و زبانی در ادبیات و زبان فارسی را شامل می‌شود و رابطه تنگاتنگی از حیثِ معنا با کاریکاتور دارد چه اینکه در کاریکاتور، کاریکاتوریست تلاش دارد تا که شکلی طنزگون از یک شخص و یا چیزی یا نشانه‌ای طبیعی – اجتماعی را طراحی کند و به تصویر بکشد اما در کاریکلماتور این کلمات هستند که به عنوانِ ابزاری در دست شاعر و نویسنده‌اند تا با این کلمات بتواند هنری مصوّر و پرمعنا را خلق کند. درونمایه این ژانر ادبی هم می‌تواند طنز و متلک و شوخی و مزاح باشد و هم می‌تواند پیامی واقعی و یا تخیلی را به نمایش بگذارد و البته با توجه به تغییر زمان و مکان این ژانر ادبی نیز دچار تغییر معنایی شده، به‌طوری که امروزه درونمایه کاریکلماتور از آن حالت طنز و شوخی به سمت و سیاقی اجتماعی -سیاسی و حتی انتقادی -اعتراضی و پند و اندرز نیز سوق یافته است.
پاپی با بیان اینکه کاریکلماتور یک ژانر کوتاه از شعرِ کوتاهِ فارسی است، افزود: شعر کوتاه فارسی اگرچه از پیشینه قابلِ توجهی از حیث نوشتاری و مکتوب برخوردار نیست اما بخشی از این اشعار کوتاه مربوطِ به خسروانی‌های باربُد است که از مهمترین نمونه‌ها و گونه‌های شعر قدیم فارسی به شمار می‌روند و اگرچه آثار اندکی از اشعار پارسی کُهن در دسترس است اما خسروانی‌ها یا خسروانیات یا هفت خسروانی اشعار هجایی بودند که در ایران پیش از اسلام رایج بوده‌اند و همراه با موسیقی مخصوص نواخته و اجرا می‌شدند.
پاپی با بیان اینکه کاریکلماتور از حیثِ فرم شامل تک خطی و یا چند خطی و محتوای آن برگرفته از مفاهیم و مصادیق ِجامعه و طبیعت در جهانِ امروز است، گفت: این ژانر ادبی با سیرِ زمان در حرکت و جنب و جوش است و نظر و منظر شُعرای کاریکلماتور بر همان بافت زمان و ساختِ مکان امروزی است.
وی درباره رابطه معنایی بین کاریکلماتور و صنعتِ واژه‌گُزینی و صنعت ِایجاز و ایماژ اظهار کرد: اصولاً کاریکلماتور خودش یک صنعتِ ادبی محسوب می‌شود و با مؤلفه‌ها و کارکردهای صنعت واژه‌گزینی، ایجاز و ایماژ نیز در جوانبی ایاغ و عجین است؛ به گونه‌ای که نویسنده و یا شاعر در چینش، بینش و گزینش صحیح و کارآمد کلمات در یک متن کوتاه باید دقت نظر و سرعت عمل قابلِ توجهی داشته باشد و نظر ما برآن است که یک کاریکلماتورنویس بایید از صنعتِ واژه‌گُزینی و صنعت ایجاز و ایماژ در متنِ خود بهره‌مند شود چراکه انتخاب کلماتِ کوتاه در بافت و معنایی بلند و تصویر ذهنی و البته ادراکِ بصری یا پی‌انگاره از جمله ویژگی‌ها و عناصری است که در کاریکلماتور وجود دارد و یکی از تعاریف کاریکلماتور محسوب می‌شود.
این شاعر رابطه کاریکلماتور با صنعتِ واژه‌گُزینی، ایجاز و ایماژ را یک رابطه چندسویه و حتی چندگویه با نوعی گویندگی رونده و فرآرونده خواند و گفت: درواقع یک رابطه چندسویه و چندگویه مابینِ صنعتِ ایجاز و ایماژ و کاریکلماتور وجود دارد و تقریباً می‌توان گفت که صنعتِ واژه‌گُزینی پلی است که کاریکلماتور را به ایجاز و ایماژ وصل می‌کند.
به گزارش آرازآذربایجان به نقل از ایبنا،کاریکلماتور شعر یا سخن و یا نویسشی تصویری- معنایی است و جایگاه ایجاز و ایماژ به خاطر نوع بافتار و ساختار این دو در ساختمانِ کاریکلماتور بسیار مؤثر و کارآمد است چراکه در شکل‌گیری زبانِ کاریکلماتور کاربردی معنایی و کارکردی فرمیکال و حتی تکنیکال دارند.
.Arazazarbaiijan.farhangi@gmail.com

نوشته شده توسط admin در شنبه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۴:۲۹ ب.ظ

دیدگاه


یک × = 6