چالش‌های پیش رو در عرصه آموزش و تربیت کودکان

چالش‌های  پیش رو در عرصه آموزش و تربیت کودکان

ندا تقی پور
گروه اجتماعی:مهم‌ترین معضل امروز در رابطه با کودکان عدم وجود آموزش صحیح در دوران کودکی است که پایه گذار رشد روانی، عاطفی و شکل‌گیری شخصیت سالم در بزرگسالی است، این آموزش‌ها می‌تواند طیف وسیعی شامل آموزش محافظت جنسی تا فرزندپروری صحیح را در بر بگیرد.
بخشی از این قصور و کوتاهی به عدم آگاهی والدین باز می‌گردد که خود قربانی تربیت غلط دوران کودکی هستند و به درستی نمی‌دانند چطور در مسیر تربیت فرزند گام بردارند،در اینجا نقش ارگان‌هایی همچون بهزیستی، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش بسیار پر رنگ می‌شود.ب
خش دیگر این قصور هم به سبب نبود توجه نسبت به نقش مؤثر روانشناس کودک به عنوان یک راهنما در این مسیر است،در حقیقت هنوز فرهنگ مراجعه به روانشناس کودک در جامعه ایرانی جای پای خود را محکم نکرده و لذا والدین گمان می‌کنند تربیت در دوران فعلی به سادگی دوران کودکی خود آنها است در صورتی که با پیشرفت تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی، محیط سادگی خود را از دست داده و پیچیده شده است. بنابراین شرایط قابل مقایسه با سی چهل سال قبل نیست و لازم است اطلاعات والدین به روز شود تا در مواجهه با مسائل تربیتی دچار مشکل نشوند.
تناقض و تعارض معیارها، یکی از اصلی‌ترین چالش‌ها در حوزه تربیت کودکان در خانه و مدرسه است، کودکان امروزه در خانه و جامعه با بسیاری از هنجارهای پذیرفته شده و الگوهای رفتاری عرفی مواجه‌اند که بر مبنای الگوهای رسمی تربیتی در مدارس ایران، ضد هنجار محسوب می‌شوند. مواردی نظیر استفاده از ماهواره، شبکه‌های مجازی و فیلتر شکن‌ها؛ نحوه آرایش و پوشش، موسیقی از این دست تناقضات در حوزه تربیت کودکان محسوب می‌شوند، واضح است که این دوگانگی تربیتی در خانه و مدرسه می‌تواند آسیب‌های جبران ناپذیری بر شخصیت کودکان وارد کند که نتایج آن در دوره‌ای نه فقط به زودی که در جوانی و بزرگسالی بیشتر به دیده می‌آید.
کی از موارد مهم توجه به کیفیت آموزش است، متأسفانه این روزها با افت کیفی آموزش در سطح مدارس مواجه هستیم که بخشی از آن به ضعف منابع آموزش یا همان کتب درسی و بخشی دیگر نیز به کمبود ابزار و ملزومات سخت افزاری و نرم افزاری در حوزه آموزش مربوط است. البته از هم گسیختگی روابط مطلوب میان معلم و دانش آموز را نیز باید به این مورد اضافه کرد، این از هم گسیختگی به گونه‌ای است که هم اکنون رابطه دو سویه، معنوی و سازنده معلم و شاگرد دیگر در مدارس بسیار کم رنگ شده یا اصلاً دیده نمی‌شود. به عنوان مثال بسیار دیده و شنیده‌ام که نه دانش آموز نام معلمش را می‌داند و نه حتی در اواخر سال تحصیلی معلم، نام و نشان و خصیصه‌های فردی و شخصیتی دانش آموز خود را می‌شناسد. شاید یکی از علل این موضوع، جذب و اشتغال به کار معلمان بی انگیزه یا فاقد توانمندی لازم در امر تعلیم و انتقال مفاهیم آموزشی باشد.مواجهه اولیای کودکان با مبحث آموزش نیز از دیگر چالش‌هایی است که با آن مواجه هستیم،به دلیل مشکلات اقتصادی، شاهدیم که این روزها در بسیاری از خانواده‌ها هم پدر و هم مادر شاغل هستند قطعاً این والدین مجال و توانی برای پیگیری امور تربیتی و تحصیلی کودکان خود را ندارند چه برسد به پوشش کمبودها و ضعف‌های نظام آموزشی در حوزه‌های تعلیمی و تربیتی. در واقع اگر خانواده از بنیه اقتصادی مطلوبی برخوردار نباشد تا با بهره گیری از امکانات کمک آموزشی یا کلاس‌های خصوصی و فوق برنامه ضعف‌های موجود را پوشش دهند، دانش‌آموز عملاً به حال خود رها می‌شود. بی‌تفاوتی و کم‌توجهی نظام آموزشی به آسیب‌های اجتماعی حوزه کودکان یکی دیگر از چالش‌ها در امر تربیت و آموزش کودکان است. می‌دانیم که تعداد بالایی از جمعیت کشور گرفتار سوء مصرف مواد مخدر هستند اگر هر خانواده ایرانی را ۴ نفر فرض کنیم می‌بینیم که جمعیت عظیمی از مردم به طور مستقیم با این پدیده ویرانگر و آسیب‌زا مواجه هستند که می‌تواند همه شئونات خصوصی و اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.تعداد زیادی از این افراد از کودکانی هستند که باید دغدغه اصلی خود و خانواده‌های آنها کیفیت تحصیلاتشان باشد، تمی‌دانیم که نظام آموزشی هیچ برنامه مدون و کاربردی برای حمایت از این کودکان در معرض آسیب ندارد. فرزندان طلاق را نیز باید به این مورد اضافه کرد که با آسیب‌های برآمده از هم‌پاشیدگی کانون خانواده مواجه هستند، هیچ ساز و کار حمایتی قابل توجهی از سوی نظام آموزشی برای کاهش آسیب‌ها و حضور با کیفیت آنها در مدارس و ادامه تحصیلات تدارک دیده نشده است.مسأله‌ای دیگر به خصوص در روزهای همه گیری کرونا به عنوان چالشی جدی در عرصه آموزش به صورت ویژه نمایان شده است، نظام آموزشی در بهره گیری از ظرفیت‌های گسترده فضای مجازی در حوزه‌های تعلیم و تربیت، دچار ضعف مفرط است.
در ماه‌های اخیر عدم آمادگی و ناکارآمدی سیستم آموزشی به وضوح مشاهده شد، به گونه‌ای که با توجه به اجبار اعمال آموزش‌های از دور، بخش عظیمی از دانش آموزان به دلایل مختلف همانند عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت با کیفیت، عدم امکان تهیه گوشی‌ها یا ابزارهای بهره‌مندی از شبکه‌های اجتماعی مورد تائید نظام آموزشی به دلیل ضعف اقتصادی، بی کیفیتی و ناکارآمدی پلتفرم‌ها و اپلیکیشن‌های معرفی شده توسط نظام آموزش به عنوان ابزار واسط بین سیستم آموزش و دانش آموزان عملاً از چرخه سیستم آموزش خارج شده‌اند.

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۸:۲۵ ق.ظ

دیدگاه


پنج − = 0