فرهنگ تاریخ شفاهی دفاع مقدس در تقویم بومی استان

فرهنگ تاریخ شفاهی دفاع مقدس در تقویم بومی استان

علی رزم آرای
گروه فرهنگی: آنچه که این سطور را به قواره یک رویداد دهشت بار در تقویم بومی استان و در میانه اعداد، ماه¬ها و روزها و هفته¬های سال شمسی از پی هم به سوی نوشتن ردیف می¬کند نه تکرار مناسبت این رویداد دهشت بار و نه توجه یک بار در سال به آن و نه دیگر موارد که نسیان حافظه جمعی ما از سال¬های تأثیرگذار ۸ سال دفاع مقدس است.
۸ سال داغ، ۸ سال شاهد، ۸ سال جوانی، ۸ سال ایران، ۸ سال آذربایجان¬غربی و ۸ سال سردشت و هنوز هم …
زمانی که صحبت از حافظه جمعی به میان می¬آید، تاریخ اولین نشانه ذهنی است که تداعی می¬شود. اما حافظه جمعی یک ملت در قالب یک جامعه انسانی و یک کشور پشتوانه و ضامن آینده آن جامعه و آن کشور است.
روایت این تاریخ از ذهن به عین فقط راه و مسیر تثبیت و تدوین ظاهری آن را می¬پیماید. در حالی که اصل ماجرا هنوز پا برجا است.
تاریخ شفاهی بخشی از این حافظه جمعی است که در صورت تحقیق و تألیف فقط ماندگار می¬شود اما اثربخشی آن بر زمان حال و آینده به جمع اجتماعیِ منبع این تاریخ شفاهی از من تا ما باز می¬گردد.
در این مسیر دانستن فقط یک جزء از کل است. کار بست این دانستن و ژرف¬اندیشی در همه جوانب و اعماق آن می¬تواند حساسیت و دغدغه ایجاد کند و در اینجا است که این حافظه جمعی تبدیل به هویت جمعی شده و به تبعیت از این هویت جمعی، گذشته چفت و بست زمان حال شده و زمان حال پی مستحکم آینده می¬شود.
یکی از ابعاد مهم نسیان زدگی در حافظه جمعیِ بومی واستانی ما به موقعیت تاریخی و جغرافیایی اجتماعی استان آذربایجان-غربی باز می¬گردد. اینکه امروز هم بر پیشانی بومی ما هنوز نشانه¬هایی از گذشته هویدا است و حتی جریان دارد. ما فراموش کرده¬ایم زمانی نه چند دور دست و تاریخی که کمتر از ۳۰ سال پیش استان ما یکی از جبهه¬های احقاق حق بود و باطل تا مرکز استان در نوریده بود همه جا را!
رژیم بعث از یک سو، منافقین کور دل از جهت دیگر و ضدانقلاب از همه سو قصد عداوت و کینه کرده بود و خون و آتش خوراک ما بود. زهی از مقام انسان که فراموش کند: همه جهان یک سو بود و ایرانِ تنها یک سو!سردشت ریه¬ی سوخته آذربایجان¬غربی است و تنگی نفس آن هنوز آزار می¬دهد پیکره استان را!
تاریخ چنین گواهی می¬دهد از تنگی نفس، از اعصاب تکیده و مخدوش، از تاول: «اولین باری که ارتش عراق از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرد مربوط به ۲۷ مهرماه ۱۳۵۹ در منطقه جنوب (استان خوزستان) بود. در این سال عراق چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاول‌زا (گاز خردل) استفاده کرد که یک مصدوم و ۲۰ شهید به دنبال داشت.
حملات شیمیایی ارتش بعث در سال‌های ۶۰ و ۶۱ همزمان با عملیات‌های پیاپی رزمندگان ایرانی گسترش یافت. در سال ۱۳۶۰ عراق ۶ بار از این سلاح مرگبار و غیرانسانی استفاده کرد که باز در‌‌‌ همان منطقه (جبهه‌های جنوب) و از‌‌‌ همان نوع تاول‌زا بود و این بار ۱۰۱ نفر به شهادت رسیدند.
در سال ۱۳۶۱، در جریان عملیات والفجر مقدماتی ۱۲ بار مناطق غرب و جنوب مورد اصابت بمب‌های شیمیایی قرار گرفت. جبهه میانی، غرب و شمال غرب و بخشی از استان‌های ایلام، آذربایجان غربی، اردبیل، باختران، کردستان و سلیمانیه در عملیات‌های والفجر ۲ و ۴ در سال ۱۳۶۲، ۶۴ بار مورد اصابت بمب‌های شیمیایی از نوع تاول‌زا (خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند. بر اثر این حملات صد‌ها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.
در سال ۶۲ سلاح‌های شیمیایی تعداد زیادی از اهالی غیرنظامی مناطق مزبور را مصدوم و نابینا کرد. از اول فروردین تا ۲۷ اسفند ۱۳۶۳، ۲۲۲۵ نفر مصدوم و ۴۰ شهید در عملیات‌های خیبر و بدر حاصل اصابت ۸۵ بار بمب‌های تاول‌زا اعصاب، خفه کننده و آلوده‌ کننده خون است. سال ۱۳۶۴، در عملیات‌های والفجر ۸ و ابتدای والفجر ۹ در مناطق جنوب ۷۶ بار سلاح شیمیایی به کار رفت که حاصل آن ۷۷ شهید و حدود ۱۱ هزار و ۶۴۴ نفر مصدوم بود.عراق در پاسخ به حملات نیروهای ایرانی و به خاطر شکست سنگین در عملیات‌های کربلای دو، چهار، پنج و شش ۱۰۲ بار از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرد که ۴۷۲۰ نفر مصدوم و ۱۰۷ نفر به شهادت رسیدند.در سال ۱۳۶۵عراق در مناطق شلمچه سردشت، خوزستان، بصره، کردستان، دیاله و ایلام ۴۳ بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد که ۹۴۴۰ مصدوم ۴۴۲ شهید حاصل این حملات بود.در سال ۱۳۶۶ (روز ۸ تیر )هواپیماهای بمب‌افکن ارتش عراق با بمب‌های شیمیایی به ۴ نقطه پر ازدحام و متراکم جمعیتی شهر سردشت حمله کردند.
ارتش بعثی عراق در این حمله ده‌ها تن از مردم این شهر اعم از پیر و جوان، زن و کودک را با گازهای کشنده شیمیایی مورد هدف قرار داد که بر اثر آن ۱۱۰ نفر شهید شدند و نام بیش از ۵ هزار نفر در سازمان‌های بین‌المللی به عنوان مصدوم شیمیایی سردشت به ثبت رسیده است. رژیم بعث عراق در این حملات از سه نوع گاز خردل گازهای اعصاب (تابون، سارین یا سومان) و سیانوژن علیه مردم بی‌دفاع استفاده کرده بود. در سال پایانی جنگ، ۳۴ حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است که آخرین بار آن بعد از قطعنامه ۵۹۸ در تاریخ سوم شهریور در عملیات بازپس‌گیری »فاو« اتفاق افتاد. بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسوول در این رابطه تعداد کل شهدای حملات شیمیایی در طول جنگ حدود ۲۶۰۰ شهید و تعداد کل مصدومان نظامی و غیرنظامی حملات شیمیایی ۱۰۷ هزار نفر و تعداد جانبازان شیمیایی (که در حال حاضر تحت پوشش بنیاد جانبازان هستند) حدود ۴۵ هزار نفر است.« (سایت جامع فرهنگی شهید آوینی) ناگفته نماند شهرستان اشنویه نیز زخمی از این بمب آران شیمیایی بر تن دارد که به سال ۱۳۶۷(۱۱ مردادماه) نشانه¬گذاری شده است.باری تاریخ این دبیر گیج و کور دل هم به یاد دارد ما چطور؟!

نوشته شده توسط admin در چهارشنبه, ۰۹ تیر ۱۳۹۵ ساعت ۴:۱۲ ق.ظ

دیدگاه


هفت × = 63