کم کردن صفرها فايدهاي ندارد
کم کردن صفرها فايدهاي ندارد
گروه اقتصادي: بين تورم و افزايش دستمزد و بين تورم و ثبات قيمتهاي انرژي و امثالهم ارتباط وجود دارد.
مشکلاتي که اشاره کردم زنجيره وار است و براي مثال در الگوي افزايش قيمت بنزين هم با معضل شوک درماني رو به رو هستيم. دولت به جاي افزايش قيمت پلکاني و ده درصدي سالانه، اکنون نميتواند ناگهان قيمت را دوبرابر کند. متاسفانه دولتها واهمه دارند و به جاي برنامههاي تدريجي متناسب با تورم، تعلل ميکنند و در نهايت هم مردم بهاي اين تعلل را با افزايش تورم ميدهند.
کاهش ارزش پول ملي، طي سالهاي اخير از مهمترين چالشهاي اقتصادي کشور محسوب شده است. کاهش ارزش ريال دربرابر ارزهاي خارجي از يک سو و کاهش قدرت خريد مردم و افزايش تورم و نقدينگي از سوي ديگر، باعث شده که نگرانيهايي جدي در خصوص چگونگي احياي ارزش ريال ايجاد شود. مفاهيمي مثل سياستهاي بانک مرکزي و رشد نقدينگي اغلب موازي با مسئله ارزش ريال مطرح است، اما پرسش اصلي اين است که اصلا چرا تا اين حد سقوط ريال را تجربه کردهايم و چگونه قرار است وضعيت موجود را اصلاح کنيم؟ يعقوب اندايش، رئيس انجمن اقتصاد ايران و عضو هيئت علمي دانشگاه چمران به اين پرسشها پاسخ داده است:
چاپ پول را افزايش دادهايم، اما توليد را نه
يعقوب اندايش گفت: »درباره ارزش ريال يا بي ارزش بودن آن، ابتدا بايد ببينيم با دستمزدهاي که دريافت ميشود، چه مقدار از رفاه مردم جامعه تامين ميشود يا چه ميزان کالاها و خدمات را ميتوان خريداري کرد. به هر حال ميدانيم که وجه رايج کشور ريال است، هر چند رمزارزها هم تا حدودي در جامعه جا افتاده اند، اما در نهايت، اين ريال است که نقش اصلي را در معاملات داخل کشور بازي ميکند.
اين پول توسط دولتها چاپ ميشود و به اصطلاح پول دولتي است. دولت موظف است اقدام به حفظ ارزش پول ملي کند. اين اقدام توسط بانک مرکزي نيز مورد حمايت قرار ميگيرد، اما خود اين پول، پتانسيلهايي داد که دولت ميتواند از آنها استفاده و اقدام به افزايش توليد کند. اما دولت تا يک سقف مشخص ميتواند با افزايش نقدينگي همزمان با افزايش توليد ملي، اقدام به بهره برداري کند. اگر دولتي بتواند به نحو احسن با استفاده از سياستهاي چاپ پول، توليد ملي را افزايش دهد موفق است. اما اگر قرار باشد توليد ملي را افزايش ندهيم و صرفا با چاپ پول و رشد نقدينگي به بي ثباتي و ناترازي دامن بزنيم، قطعا راه را غلط رفته ايم و اين دقيقا همان کاري است که حداقل در دو دهه اخير به شکل متناوب انجام داده ايم.«
وي افزود: »ما دائم چاپ پول را افزايش دادهايم، اما به همان نسبت به توليد اضافه نکردهايم. اين در حاليست که برخي کشورهاي دنيا در دوران کرونا با چاپ پول، رکود را به عقب انداخته و کنترل کردند.
درواقع از ابزار نقدينگي براي کنترل تورم استفاده کرده اند؛ بنابراين پول يک ابزار مناسب در دست دولتها براي کنترل شرايط است، اما مشروط بر آن که چطور استفاده شود. تاکيد من اين است که براي سنجش وضعيت ارزش پول ايران بهتر است يک روند را بررسي کنيم.
مثلا بگوييم در 50 سال گذشته، ايران چه ميزان کاهش ارزش پول ملي را تجربه کرده، همچنين بايد شاخص رشد يا کاهش رشد توليد را بررسي کنيم و از کنار هم گذاشتن اين معيارها نتيجه دقيقي درباره وضعيت ارزش پول ملي داشته باشيم. اتفاقا با اين نوع بررسي بهتر متوجه ميشويم که وضعيت توليد حقيقي ما و آنها در مقايسه با يکديگر چگونه است.«
کم کردن صفرها فايدهاي ندارد اين اقتصاددان در ادامه گفت: «اين که برخي ميگويند بايد صفرها را از عددها کم کنيم هم به اعتقاد من تاثير خاصي براي ما نخواهد داشت. اين گم کردن صفرها يک اقدام قراردادي است و بيشتر جنبه نمادين خواهد داشت تا اين که روي تورم تاثير بگذارد.
به جاي اين اقدامات بايد برگرديم و ببينيم کجاي راه را اشتباه رفته ايم که نتوانسته ايم توليد را افزايش دهيم. به طور کلي رفاه با افزايش بهره وري ايجاد ميشود. متاسفانه در کشور ما از نفت و گاز تا ديگر منابع طبيعي، منابع رانتي هستند و وقتي رفاه را به اين منابع متصل ميکنيم، با مشکل مواجه ميشويم به ويژه با توجه با اين که در بحث منابع نفتي با ناکارآمدي و فساد مواجهيم. فساد، توزيع ثروت در کشور را تغيير ميدهد و از جيب مردم به جيب يک عده خاص روانه ميکند.
اگر بر اساس وضعيت کنوني اظهار نظر کنم، دولت مثل يک مدير ساختمان است که بايد از واحدها به شيوههاي گوناگون شارژ گرفته و در ساختمان هزينه کند تا ساختمان به لحاظ عمراني آسيب نبيند. دولتهاي ما از منابع نفت و گاز و ماليات استفاده ميکنند.
در حال حاضر مردم از کاهش قدرت خريد هم رنج ميبرند، اگر دستمزدها بالا رود، با کسري بودجه مواجه ميشود و در نهايت هم چارهاي به چز چاپ پول نخواهد داشت و درنهايت دولت با همان تورمي که ايجاد ميکند، دوباره قدرت خريد مردم را از بين ميبرد و دستمزدها بي اثر ميشود.«
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از فرارو،وي افزود: «بين تورم و افزايش دستمزد و بين تورم و ثبات قيمتهاي انرژي و امثالهم ارتباط وجود دارد. مشکلاتي که اشاره کردم زنجيره وار است و براي مثال در الگوي افزايش قيمت بنزين هم با معضل شوک درماني رو به رو هستيم.
دولت به جاي افزايش قيمت پلکاني و ده درصدي سالانه، اکنون نميتواند ناگهان قيمت را دوبرابر کند. متاسفانه دولتها واهمه دارند و به جاي برنامههاي تدريجي متناسب با تورم، تعلل ميکنند و در نهايت هم مردم بهاي اين تعلل را با افزايش تورم ميدهند.
همچنين ما با فساد عام رو به رو هستيم و برخي از افرادي که انتصاب ميشوند، نميتوانند تصميمات درست و بهينه بگيرند و در نهايت منابع را هدر ميدهند. هر کجا که منابع هدر ميرود، رفاه مردم نيز از دست ميرود. رانتها و فسادها و اعطاي مجوزها نيز باعث شده درآمد مردم به يغما برود. متاسفانه در 15 سال گذشته مدام با مشکل توزيع رانت در کشور رو به رو هستيم که اغلب مردم را متضرر کرده است. اميدوارم با شايسته سالاري بتوانيم حداقل در اين بخش، بهتر عمل کنيم.«
تاریخ:
1403/06/20 09:07 ق.ظ
|
دفعات بازدید: 42 |
چاپ