گروه اقتصادي: کارشناسان انرژي معتقدند وابستگي ايران به برق شبکهاي و سوختهاي فسيلي، پاشنه آشيل امنيت ملي در شرايط جنگي است.
در عصر تهديدات پيچيده و جنگهاي »ترکيبي«، امنيت انرژي ديگر به تأمين ساده سوخت يا برق خلاصه نميشود. زيرساختهاي برق ايران، متکي بر نيروگاههاي بزرگ و شبکههاي سراسري، در برابر حملات سايبري، بمباران يا اختلالهاي لجستيکي آسيبپذير است. اين در حالي است که برق تجديدپذير و پانلهاي خورشيدي، با توزيعپذيري و استقلال محلي، جنگ آينده را به نفع ايران تغيير ميدهند. رضا ناصري، کارشناس انرژيهاي نو، از ضرورت و مزاياي عبور از سيستم متمرکز فعلي به سمت توليد برق خورشيدي دفاع ميکند و راهکارهايي عملي براي گذار به آيندهاي امنتر ارائه ميدهد.
ناصري سخنان خود را با اشاره به تجربه جنگهاي اخير شروع ميکند و ميگويد: »در هر بحران يا جنگ، مهمترين شاخص پايداري کشورها، حفظ برق در بيمارستان، نهادهاي حياتي و چرخه توليد است. بمباران چند پست برق کافي است تا يک کلانشهر براي روزها فلج شود. در اينجا پنلهاي خورشيدي، حتي در مقياس کوچک، نقش بيمه امنيتي را بازي ميکنند.«
او ادامه ميدهد: »ايراد بزرگ ما اعتياد ساختاري به شبکه سراسري و تمرکز در چند نيروگاه مادر است. در صورت آسيب به شبکه، حتي با در اختيار داشتن سوخت و نيروگاه، رساندن برق عملاً غيرممکن ميشود.«
قابليت پدافندي پنلهاي خورشيدي
اين کارشناس بيان ميکند: »پنلهاي فتوولتائيک ميتوانند در بام منازل، مدارس، مراکز درماني و روستاها نصب شوند. چنين استقراري، هدف قرار دادن همه توليدکنندگان برق را براي دشمن را غيرممکن ميکند. از نظر نظامي، اين همان مفهوم پراکندگي داراييهاي حياتي براي افزايش بقا تحت هر نوع حمله است.«
ناصري اضافه ميکند: »حتي در صورت قطع کامل گاز يا نابودي پالايشگاهها، توليد برق خورشيدي وابسته به نور آفتاب است و کاملاً بوميسازيپذير است. فناوري توليد، نگهداري و حتي توسعه پنل خورشيدي در شرايط تحريم نيز در دسترس است.«
مديريت بار و افزايش تابآوري
ناصري معتقد است: »علاوه بر بحث پدافند غيرعامل، برق خورشيدي ميتواند اوج بار مصرف روز را پوشش دهد. در اکثر مناطق ايران، مصرف اوج به ساعات ظهر تا عصر ميرسد که همان زمان بيشينه تابش خورشيد است. نصب درست پنلها ميتواند نياز به سوخت و ظرفيت ذخيرهسازي را در شرايط بحران تا نصف کاهش دهد.«
وي تأکيد ميکند:»افزايش تابآوري يعني کاهش آسيبپذيري. هر خانهاي که برق خورشيدي داشته باشد، خودکفا و حتي قابل کمکرساني به همسايگان است.«
چالشهاي فني و سياستي
اين کارشناس با واقعگرايي به موانع نيز اشاره ميکند: »هرچند بوميسازي پنلها پيشرفت زيادي کرده، هنوز در برخي بخشها بهخصوص باتريهاي ذخيرهساز و اينورترهاي با کيفيت نيازمند واردات يا توسعه داخلي هستيم. مديريت شبکه نيز بايد تغيير کند؛ زيرساخت فعلي براي پذيرش برق پراکنده طراحي نشده است.«
وي راهکار را اينگونه شرح ميدهد: »دولت بايد با اصلاح تعرفهها، تسهيلات بلاعوض و خريد تضميني، انگيزه اقتصادي براي مردم و صنايع ايجاد کند. پايگاههاي بسيج، مدارس و مراکز درماني بايد بهسرعت به برق خورشيدي مجهز شوند و در قوانين پدافند غيرعامل، اين تجهيز الزامي گردد.«
نقش حياتي دولت و صنايع
ناصري در پايان بر لزوم سياستگذاري فعالانه تأکيد ميکند: »جنگ آينده، جنگ برق است. پيروزي با کشوري است که قطعي برق نداشته باشد. دستگاههاي مديريتي کشور بايد برق خورشيدي را بهعنوان اولويت ملي ببينند؛ نه فقط يک گزينه لوکس زيستمحيطي.«
وي معتقد است اتصال پدافند غيرعامل به سياستگذاري انرژي »نيازمند جراحي بزرگ« است و»صنايع فناوري اطلاعات، بانکها، نيروهاي انتظامي و حتي کشاورزان بايد برنامه الزامآور براي استفاده از پنل خورشيدي داشته باشند.«
در دنياي پرآشوب امروز، امنيت برق صرفاً به ساخت نيروگاههاي بزرگتر يا واردات سوخت بيشتر وابسته نيست. تنوعبخشي به توليد و تمرکززدايي، سپري است که ايران را در بزنگاههاي جنگ و بحران از فروپاشي محافظت ميکند.
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از مهر،دستيافتن به امنيت پايدار برق، يعني توسعه فراگير انرژي خورشيدي از پشتبام منازل تا نقاط دوردست روستايي. امروز انتخاب با ماست؛ يا روشهاي سنتي را ادامه دهيم و هر لحظه آسيبپذير بمانيم، يا با جسارت، تابش خورشيد را به ضمانتبخشي براي فرداي ايران تبديل کنيم.