نويسندهاي که با شيطان چت ميکند
نويسندهاي که با شيطان چت ميکند
گروه فرهنگي: نويسنده کتاب »خاطرات شيطان« با نوشتن اثري جديد با عنوان »چت با جناب شيطان« دست شيطان را از پشت بسته و توانسته وسوسههاي شيطان را از لابلاي پيامهاي خيالي يک نويسنده با شيطان به زباني ساده و کودکانه بازگو کند؛ هرچند بزرگترها هم ميتوانند از خواندن آن لذت ببرند.
حجت الاسلام غلامرضا حيدري ابهري از آن نويسندگان فعال و کوشا در نوشتن آثار ديني به زبان کودک و نوجوان است و تاکنون ده ها کتاب از او به چاپ رسيده که استقبال خانواده ها و کودکان را به دنبال داشته است. مثلا کتاب »جنقلي« يا »ما فرشتهها« يا »خاطرات شيطان« يا کتاب هايي که به زندگي پيامبر اکرم(ص) و ائمه اختصاص دارد. مثل »پرسش و پاسخ کودکان با امام زمان(عج)«.
تاکنون بعضي از کتاب هاي اين نويسنده به زبان عربي ترجمه شده و حتي چند سال پيش يکي از کتاب هايش به عنوان پرفروشترين کتاب در نمايشگاه بغداد انتخاب شد. جالب است که يکي از کتاب هايش درباره رسول خدا(ص) است که بيش از 300 هزار نسخه در سراسر کشور فروش داشته است.
بعضي از کتاب هاي اين نويسنده همه فن حريف به ادبيات فارسي اختصاص دارد که در قالب ضرب المثل منتشر شده است. زندگي با ضرب المثل ها، خدا و ضرب المثل ها، ضرب المثل هاي رنگي، ضرب المثل هاي خيس و نان و ضرب المثل ها از کتاب هايي است که حيدري ابهري نوشته تا کودکان با ادبيات اين مرز و بوم را بهتر درک کنند و بيشتر بشناسند.
اگر به دنبال فرهنگ موضوعي امثال و حکم ادب فارسي هستيد، به کتاب نان و نمک حيدري ابهري مراجعه کنيد که يک منبع مناسب براي دانشجويان و پژوهشگران ادبيات فارسي است. حيدري در اين کتاب تلاش کرده تا مثلها را در موضوع هاي گوناگون اخلاقي، اجتماعي و عرفاني به صورت مجموعهاي مرتبط ارائه دهد و از طرف ديگر ريشه ديني هريک از مثلها را در ابتداي آن ذکر کند و در نهايت يک داستان مرتبط هم با ضرب المثل بياورد.
حالا حيدري ابهري طرحي نو در انداخته و کتاب »چت با جناب شيطان« را با شکل و شمايل جديد در قالب پيام هاي يک نويسنده در يک شبکه اجتماعي مثل ايتا شبيه سازي کرده و با طرح داستاني زيبا و جذاب، کودکان را با نحوه وسوسه کردن و به دام انداختن انسان ها از راه هاي مختلف آشنا کرده است؛ يک بار از زبان شيطان قواعدي مثل »آتش خشم« را بيان مي کند و نمونه هاي روز آن را تعريف مي کند؛ يک بار روايتگر قاعده »شوخي هاي بي نمک« است؛ در فصلي ديگر اثرهاي »تاخير انداختن کارهاي نيک« را به رخ خواننده مي کشد و در فصلي هم به اين وسوسه شيطان اشاره مي کند که »يک بار عيبي ندارد«.
نويسنده همچون جوانان و نوجواناني که هر روز مشغول ارسال و دريافت پيام در شبکه هاي اجتماعي هستند، از شکلک (استيکر) استفاده کرده و خواننده احساس مي کند که در فضاي مجازي مشغول خواندن پيام هاي نويسنده و شيطان است.
کتاب چت با شيطان به همت نشر جمال در 160 صفحه از سوي دفتر تبليغات اسلامي منتشر شده و برگ آراي آن (طراح گرافيک) مهدي قاسمي است.
در ابتداي کتاب مي خوانيم:
نويسنده: به نام خدا. سلام جناب شيطان! حالتان چطور است؟ خوبيد؟ من مازيار هستم؛ نويسنده کودک و نوجوان
شيطان: سلام و زهر مار(شکلک عصباني) آدم بي عقل! تو اين قدر نمي فهمي که موقع چت کردن با من نبايد »به نام خدا« بگويي؟ نمي داني من از »خدا« دل خوشي ندارم (شکلک ناراحت)
نويسنده: چرا اين قدر عصباني شديد؟ لعنت بر شيطان بفرستيد و عصبانيت را کنار بگذاريد!
شيطان: حواست هست چي مي گي؟ پدر و مادرت به تو ياد نداده اند که روي اعصاب کسي راه نروي؟ يعني چي لعنت بر.... (شکلک تعجب) (صفحه6)
در بخشي ديگر مي خوانيم:
نويسنده: جناب استااااااد! حال تان چطور است؟؟؟؟؟ نماز و روزه هايتان قبول باشد ان شاء الله (چندين شکلک خنده)
شيطان: ببين! تو نمي خواهي دست از اين شوخي هاي بي نمکت برداري؟ مگر من نماز مي خوانم و روزه مي گيرم که به من مي گويي »نماز و روزه تان قبول باشد.« مگر من به تو نگفتم ديگر از اين شوخي هاي بي مزه با من نکن (چندين شکلک عصباني) اصلا شما آدم ها، آدم بشو نيستيد. (شکلکي ديگر)
نويسنده: استاد جان! به دل نگيريد. عذر مي خواهم. چشم استاد. (شکلک ناراحت در حالي که اشک مي ريزد) چَشم. ديگر با شما از اين شوخي ها نمي کنم. لطفا لبخند بزنيد که امروز آخرين روز ماه رمضان است. البته به شرطي امروز آخرين روز ماه رمضان است که امشب هلال ماه شوال ديده شود. گويا قرار بود بعد از رمضان بحث »شگردهاي شيطاني« را ادامه بدهيم. يادتان که نرفته است؟ (چند شکلک با عينک)
شيطان: عزيزم! قول و قرارمان يادم هست. بگذار اين ماه شوم رمضان گورش را گم کند و برود (چند شکلک گريه) بعدش خودم پيام مي دهم به تو. (صفحه 82)
در بخش پاياني کتاب مي خوانيم:
شيطان: الو! هي مازيار! امروز سربازان من يک کتاب پيش من آوردند به نام »چت با جناب شيطان« که اسم تو به عنوان نويسنده روي آن بود. باز کردم، ديدم چت هاي 6 ماه قبل من با توست (چند شکلک عصباني) آدم....! تو به چه حقي رفتي چت هايي را که با هم داشتيم، چاپ کرده اي؟ (چند شکلک عصباني) به چه حقي شگردهاي مرا در اختيار مردم گذاشته اي؟ قرارمان اين نبود. آدم....! من اين ها را به تو ياد دادم که کم کم جزو سربازان من بشوي. (شکلک عصباني) به تو ياد ندادم که بروي بگذاري کف دست آدم ها و آنان را هوشيار کني. آدم هايي که اين درس ها را بخوانند، ديگر مگر به اين راحتي ها گول مي خورند؟ مردک....! مي داني چقدر کار مرا سخت کرده اي(چند شکلک عصباني)
نويسنده: اين کتاب »چت با جناب شيطان« کلا 500 نسخه چاپ شده است. حالا فرض کنيد همه هم اين کتاب را خواندند. مگر يادشان مي ماند؟ (شکلک تعجب) دو روز بعد همه آنچه که خواندند، فراموش مي کنند. ضمنا شما فقط 10 تا از شگردهاي تان را توضيح داديد. به قول خودتان شگردهاي شما پاياني ندارد. نهايتا از آن شگردهايي که در اين کتاب نيست، استفاده مي کنيد. (شکلک خنده)
شيطان: آهان! اين جوري؟ آره حرفت درست است. اين روزها کي ديگر حوصله کتاب خواندن دارد؟ بعدش هم شما آدم ها يک اخلاقي داريد که زود حرف حساب را فراموش مي کنيد و از گذشته هم عبرت نمي گيريد. (شکلک عصباني) يعني از يک سوراخ صد بار گزيده مي شويد. اصلا حواسم به اين موضوع نبود.
به گزارش آرازآذربايجان به نقل از ايرنا، در طول سال هزاران کتاب خوب چاپ مي شود اما فقط عده کمي آن کتاب ها را مي خوانند و از آن عده هم فقط تعداد کمي مطالب آن کتاب ها را به خاطر مي سپارند. از اين عده هم فقط افراد کمي پيام هاي اين کتاب ها را در زندگي خود به کار مي گيرند(شکلک خنده و شکلک عصباني).(صفحه158)
تاریخ:
1403/06/19 09:49 ق.ظ
|
دفعات بازدید: 39 |
چاپ