گروه خانواده و سلامت: سفر تنها به معناي ديدن مکانهاي جديد و کسب تجربههاي تازه نيست؛ بلکه فرصتي است براي به جريانانداختن انرژي بدن، بازيابي قواي جسماني و فاصله گرفتن از سبک زندگي کمتحرک و روزمرهاي که بسياري از ما درگير آن هستيم
سفر صرفا يک تفريح ساده براي جلوگيري از سوختشدن فرصتهاي مرخصي ماهانه يا دوري از درس و کلاس نيست. زماني که هزينه رزرو را براي اقامت ميپردازيد، بايد در نظر داشتهباشيد اين هزينه نه صرفا براي تفريح، بلکه براي حفظ و ارتقاي سطح سلامت جسم و روانتان نيز پرداخت ميشود. اگر انسانها تنها يکي از موارد مربوط به رابطه سفر و سلامت انسان را ميدانستند و نسبت به تاثيرِ اين تفريح جذاب در پختهشدن سلامتِ خام انسان آگاهي داشتند، سفر رفتن را به صورت خيلي جدي در برنامه تفريحي سالانه خود لحاظ کرده و برايش سهم قابل توجهي قائل ميشدند. از قديم گفتهاند "بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي"؛ اما ميگوييم بسيار سفر بايد تا زنده شود جاني …
بسيار سفر بايد تا زنده شود جاني … [چه ارتباطي ميان سفر و سلامت بدن وجود دارد؟]
در دنياي پرتنش امروز که استرس، فشارهاي رواني و سبک زندگي بيتحرک باعث افزايش چشمگير مشکلات جسمي و روحي شدهاند، هر روز بيشتر از قبل نياز به راههايي براي بازيابي سلامت حس ميشود. در اين ميان، سفر بهعنوان يکي از موثرترين ابزارها براي حفظ و بهبود سلامت جسم و روان شناخته ميشود. برخلاف تصور رايج که سفر تنها جنبه تفريحي دارد، پژوهشها و تجربهها نشان ميدهند که سفر ميتواند تاثيرات عميقي بر ابعاد مختلف سلامتي ما داشته باشد. تغيير محيط، فاصله گرفتن از دغدغههاي روزمره، تجربه فرهنگهاي جديد، ارتباط با انسانها و طبيعت، و بازگشت به ريتم طبيعي زندگي، همگي عواملي هستند که از طريق سفر حاصل ميشوند و نقش مهمي در بهبود سلامت ايفا ميکنند. اين تاثيرات نه تنها در سطح رواني بلکه در سطح جسماني نيز قابل مشاهدهاند.
رابطهي سفر و سلامت بدن
گفتيم که سفر تنها به معناي ديدن مکانهاي جديد و کسب تجربههاي تازه نيست؛ بلکه فرصتي است براي به جريانانداختن انرژي بدن، بازيابي قواي جسماني و فاصله گرفتن از سبک زندگي کمتحرک و روزمرهاي که بسياري از ما درگير آن هستيم. زماني که از محيط هميشگيمان جدا ميشويم و وارد فضايي تازه ميشويم، بدن نيز دچار تحول ميشود؛ بيشتر حرکت ميکنيم، بيشتر نفس ميکشيم و بيشتر با طبيعت يا عناصر فعال اطرافمان درگير ميشويم. در ادامه به شکل دقيقتري بررسي ميکنيم که سفر چگونه ميتواند سلامت جسم ما را تقويت کند و چه نقش مهمي در حفظ تعادل فيزيکي بدن دارد.
1.افزايش تحرک و فعاليت بدني
در زندگي شهري و مدرن، بسياري از افراد زمان زيادي را در وضعيت نشسته، پشت ميز و بدون فعاليت بدني کافي ميگذرانند. سفر، بهويژه اگر با برنامهريزي براي بازديد از مناطق طبيعي، کوهنوردي، طبيعتگردي يا حتي گشتوگذار شهري همراه باشد، افراد را وادار به تحرک بيشتر ميکند. پيادهروي روزانه، حمل کولهپشتي، بالا رفتن از پلهها يا رفتن به مسيرهاي پيادهروي در طبيعت، همگي باعث افزايش سطح فعاليت فيزيکي ميشوند.
اين تحرک نه تنها به بهبود وضعيت فيزيکي کمک ميکند، بلکه باعث ترشح هورمونهايي مانند اندورفين ميشود که به تنظيم خلقوخو نيز کمک ميکنند.
2.بهبود عملکرد سيستم قلب و عروق
افزايش تحرک و کاهش استرس از طريق سفر، تاثير مستقيمي بر عملکرد قلب دارد. پژوهشها نشان دادهاند افرادي که سالي چند بار سفر ميکنند، نسبت به افرادي که سبک زندگي ساکن دارند، کمتر در معرض بيماريهاي قلبي قرار ميگيرند؛ همچنين هواي تازه، طبيعت و فعاليت بدني باعث بهبود گردش خون و کاهش فشار خون ميشوند.
3.تقويت سيستم ايمني بدن
زماني که فرد در معرض محيطهاي جديد قرار ميگيرد، بدن با ويروسها، باکتريها و عوامل محيطي متفاوتي روبرو ميشود. اين تماسهاي کنترلشده ميتواند سيستم ايمني بدن را تقويت کند و آن را براي مقابله با بيماريها آمادهتر سازد. البته اين تقويت در صورتي اتفاق ميافتد که فرد مراقب نکات بهداشتي نيز باشد و از خود در برابر بيماريهاي جدي محافظت کند.
4.بهبود الگوي خواب
بسياري از ما به دليل استفاده بيش از حد از وسايل الکترونيکي، نور مصنوعي و استرس کاري دچار اختلال خواب هستيم. سفر، بهخصوص اگر در دل طبيعت يا در مناطق آرام باشد، به ما کمک ميکند تا الگوي خواب خود را با طلوع و غروب طبيعي هماهنگ کنيم. خواب کافي و با کيفيت، پايهي اصلي سلامت جسماني است و بر هورمونها، سيستم عصبي، حافظه و ايمني بدن اثر مستقيم دارد.
5.بازسازي بدن از طريق استراحت عميق
گاهي تنها چيزي که بدن براي بازسازي خود نياز دارد، يک استراحت واقعي است. سفر فرصتي است براي قطع ارتباط با دنياي ديجيتال و فرار از فشارهاي کاري. چنين استراحتي عميق، انرژي بدن را تجديد ميکند و روند بازسازي سلولي را بهبود ميبخشد.
رابطهي سفر و سلامت روان
ذهن انسان مانند بدن، نياز به حرکت، تنفس و رهايي دارد. وقتي از روزمرگي، فشارهاي کاري، دغدغههاي ذهني و زندگي پرتکرار فاصله ميگيريم، فضاي تازهاي براي کسب آرامش، بازنگري و ترميم زخمهاي درونمان ايجاد ميشود. سفر دقيقا همان فرصتي است که به ذهن اجازه ميدهد خود را از زنجير استرسها رها کرده و دوباره به تعادل برسد. از تقويت مهارتهاي ارتباطي گرفته تا افزايش خلاقيت و اميد به زندگي، تاثيرات سفر بر روان انسان بسيار عميقتر از آن چيزي است که تصور ميکنيم. در ادامه، نگاهي دقيق و موشکافانه به هر يک از اين اثرات خواهيم داشت.
1.افزايش و ارتقاي مهارتهاي اجتماعي
يکي از بهترين بسترها براي آشنايي با افراد جديد، سفر است. بهويژه در سفرهاي گروهي يا در اقامتگاههايي مانند کمپها، افراد فرصت پيدا ميکنند تا با کساني از فرهنگهاي مختلف آشنا شوند، ارتباط برقرار کنند و در تعاملات انساني مهارت بيشتري کسب کنند.
2.بهبود مهارتهاي ارتباطي
در سفر، حتي اگر زبان مقصد را بلد نباشيد، مجبور به استفاده از زبان بدن و شيوههاي خلاقانه براي برقراري ارتباط ميشويد؛ حتي شايد مجبور شويد بالاجبار و طي يک آموزش فشرده، مقداري از زبان مقصد را فرا بگيريد. اين موقعيتها شما را وادار ميکنند که شنونده بهتري شويد، مفاهيم را سادهتر انتقال دهيد و همدلانهتر برخورد کنيد.
3.تقويت روحيه شکرگزاري
ديدن شيوههاي متفاوت زندگي، مواجهه با سختيهاي مردماني از فرهنگها و مناطق ديگر، باعث ميشود قدردان آنچه داريد باشيد. سفر، آينهاي است که خود و زندگيتان را از منظر بيروني نشان ميدهد و همين، باعث افزايش حس رضايت و قدرداني ميشود.
4.کاهش استرس
شايد مهمترين فايده رواني سفر، کاهش محسوس استرس باشد. فاصله گرفتن از روتين تکراري، دور شدن از محيطهاي استرسزا و درگيريهاي ذهني، ديدن مناظر طبيعي يا تاريخي، همگي به کاهش هورمون کورتيزول (هورمون استرس) کمک کرده و بدن را وارد فاز آرامش ميکنند.
5.تقويت قوهي خلاقيت
مغز زماني خلاقتر عمل ميکند که در معرض تجربههاي جديد و ناشناخته قرار گيرد. سفر، با تحريک حواس و مغز به وسيلهي مکانها، بوها، صداها، زبانها و تصاوير تازه، باعث شکلگيري ايدههاي خلاقانه ميشود.
6.گسترش افق ديد و تغيير طرز تفکر
وقتي از محدودهي جغرافيايي، فرهنگي و اجتماعي خود خارج ميشويد، با سبکهاي زندگي متفاوت روبرو ميشويد. اين مواجهه باعث تغيير در قضاوتها، درک بهتر از تفاوتها و گشودگي ذهني نسبت به ديگران ميشود.
7.تغيير و گسترش ذائقه غذايي
سفر باعث ميشود با خوراکيها و عادات غذايي جديدي آشنا شويد. اين تجربه نه تنها حس چشايي شما را تقويت ميکند بلکه ميتواند بر تنوع غذايي و عادات سالمتر هم تاثير بگذارد.
8.سازگاري با شرايط مختلف
در سفر ممکن است با تاخير، گم شدن مسير، تغيير برنامه يا حتي شرايط آبوهوايي سخت مواجه شويد. اين موقعيتها باعث ميشوند که انعطافپذيرتر شويد، صبورتر رفتار کنيد و قدرت سازگاري خود را افزايش دهيد.
9.افزايش اعتماد به نفس
سفر شما را از منطقه امن خود بيرون ميکشد. هر بار که با موفقيت از چالشي عبور ميکنيد يا مسيري را مستقل طي ميکنيد، يک گام به سمت خودباوري و اعتماد به نفس بيشتر برميداريد.
10.افزايش عشق و اميد به زندگي
ديدن زيباييهاي جهان، ارتباط با انسانها، لمس تفاوتها و تجربهي لحظات ناب باعث ميشود نگاهتان به زندگي عميقتر و زيباتر شود. اين حس، عشق به زيستن را شعلهور ميکند.
11.سفر؛ يک کلاس درس واقعي
تاريخ، جغرافيا، مردمشناسي، روانشناسي، زبان، هنر و ... همه اينها را در سفر ميتوان تجربه کرد. هيچ کتابي نميتواند جاي تجربه عيني را بگيرد. سفر، کلاس درسي بينظير است که در آن هم معلم هستيد و هم شاگرد!
12.فراهمسازي بستري براي خاطرهسازي
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از سلامت نيوز ، خاطرات سفر از ماندگارترين خاطرات زندگي ما هستند. ثبت لحظات خاص، تجربههاي هيجانانگيز يا حتي چالشبرانگيز، همه بخشي از داستان زندگي ما ميشوند و به ما احساس هويت و شادي ميدهند.