گروه خانواده و سلامت: گزارشهاي اخير از افزايش خشونتهاي درونخانوادگي، بهويژه قتلها و پرخاشگريهاي شديد، نشان ميدهد که بسياري از افراد در مواجهه با ناکاميها و فشارهاي اجتماعي، به خشونت پناه ميبرند.
روانشناسان بر اين باورند که آگاهي از ريشههاي اين خشونت و تقويت مهارتهاي کنترل خشم، ميتواند راهحلي مؤثر براي کاهش آسيبها و ايجاد روابط سالمتر باشد.
در هفتههاي اخير، شاهد افزايش خبرهاي مربوط به قتلهاي درونخانوادگي بودهايم که به شدت نظر رسانهها و افکار عمومي را جلب کرده است. در حالي که خشونتهاي خانوادگي ديگر بهطور کامل نادر نيستند، برخي از حوادث اخير هنوز هم ميتوانند تکاندهنده باشند. يکي از اين حوادث، قتل يک مادر به دست فرزندانش بود که در رسانهها بازتاب زيادي داشت. با اين حال، پژوهشها و مطالعات مختلف بهويژه در زمينه روانشناسي، ريشههاي اين نوع خشونتها را در عواملي متعددي جستجو ميکنند.
شيوا دولتآبادي، استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبايي و رئيس پيشين انجمن روانشناسي ايران، در گفتوگويي به تحليل علل و ريشههاي اين خشونتها پرداخته است. وي در اين گفتگو تاکيد ميکند که رفتارهاي خشونتآميز نتيجه ترکيب چندين عامل است که ميتواند از عوامل فردي تا اجتماعي متغير باشد.
ناکامي؛ عامل اصلي بروز خشونت
يکي از نظريههاي مطرح در روانشناسي براي توضيح خشونت، "تئوري ناکامي" است. طبق اين نظريه، هنگامي که فرد به دلايل مختلف، از جمله موانع اجتماعي، اقتصادي يا فردي، نتواند به اهدافش دست يابد، احساس تهديد و ناکامي ميکند. اين ناکاميها ميتوانند منجر به بروز خشونت بهعنوان يک واکنش دفاعي يا بهدليل ناتواني در مديريت استرس شوند.
دولتآبادي تاکيد ميکند که واکنش افراد به شرايط دشوار و فشارهاي استرسزا ميتواند متفاوت باشد. برخي افراد ممکن است به خشونت روي آورند و برخي ديگر به گريز و يا انجماد واکنش نشان دهند. نحوه پاسخدهي به چنين شرايطي بهطور عمده بستگي به شخصيت فرد، پيشينه زندگي، و نحوه برخورد او با شرايط استرسزا دارد.
يادگيري خشونت در روابط اجتماعي
دولتآبادي در ادامه به نقش "يادگيري مشاهدهاي" در بروز خشونت اشاره ميکند. او ميگويد که وقتي فردي در دوران کودکي شاهد رفتارهاي خشونتآميز در خانواده يا جامعه باشد، اين الگوها بهصورت ناخودآگاه به بخشي از رفتارهاي فرد تبديل ميشوند. در چنين شرايطي، خشونت بهعنوان يک ابزار براي دستيابي به اهداف شخصي در ذهن فرد ريشه ميدواند.
از سوي ديگر، زماني که فرد در شرايط مختلفي، مانند روابط خانوادگي يا اجتماعي، از طريق رفتارهاي خشونتآميز پاداش يا تأييد دريافت ميکند، احتمال اينکه اين رفتارها در او تقويت شوند، افزايش مييابد. اين فرآيند، يعني تقويت خشونت از طريق پاداش و تأييدهاي اجتماعي، يکي از دلايل اصلي است که برخي افراد به خشونت بهعنوان يک واکنش معمول و پذيرفتهشده نگاه ميکنند.
استرسهاي مزمن و تأثير آن بر مغز و رفتار
در جنبههاي زيستي خشونت، دولتآبادي به تاثير استرسهاي مزمن و ساختار مغز بر بروز خشونت اشاره دارد. وي توضيح ميدهد که وقتي فرد در معرض استرسهاي مزمن قرار ميگيرد، آستانه تحمل او در برابر ناکاميها کاهش مييابد و اين ميتواند منجر به ناتواني در کنترل خشم و بروز رفتارهاي پرخاشگرانه شود. همچنين، بخش پيشپيشاني مغز که مسئول مديريت هيجانات و رفتارها است، در اثر استرس شديد آسيبپذير ميشود و فرد را براي واکنشهاي پرخاشگرانه آماده ميکند.
دولتآبادي همچنين به نقش هورمونها، بهويژه کورتيزول و آدرنالين، در بروز رفتارهاي خشونتآميز اشاره ميکند. هورمون کورتيزول در پاسخ به استرس ترشح ميشود و باعث تغييرات شيميايي در بدن ميشود که فرد را براي مقابله يا واکنشهاي پرخاشگرانه آماده ميکند.
افزايش سواد عاطفي براي کاهش خشونت
يکي از مهمترين راهکارهاي مطرحشده توسط دولتآبادي براي کاهش خشونت، تقويت "سواد عاطفي" در افراد است. سواد عاطفي بهمعني توانايي شناسايي، درک، بيان و مديريت هيجانات است. افراد با سواد عاطفي بالا قادرند بهراحتي هيجانات خود و ديگران را درک کنند و از خشونت بهعنوان يک ابزار حل مسأله استفاده نکنند.
اين مهارتها شامل شناخت وضعيت هيجاني خود، درک دلايل هيجانات، بيان احساسات بهصورت روشن و مديريت هيجانات در موقعيتهاي بحراني است. دولتآبادي معتقد است که آموزش اين مهارتها از دوران کودکي ميتواند بهطور چشمگيري از بروز خشونت جلوگيري کند.
عزت نفس و خشونت
عزت نفس کاذب يکي ديگر از عواملي است که دولتآبادي در ايجاد خشونت دخيل ميداند. افرادي که عزت نفس کاذب دارند يا بهدليل احساس کمارزشي يا عزت نفس غيرواقعي به خشونت روي ميآورند تا خود را در مقابل تهديدات يا انتقادها دفاع کنند. در مقابل، افرادي که عزت نفس متعادل و واقعي دارند، قادرند بهجاي واکنشهاي خشونتآميز، راهحلهاي سالمتر را براي مقابله با شرايط پيدا کنند.
به گزارش آراز آذربايجان به نقل از سلامت نيوز،در نهايت، دولتآبادي تاکيد ميکند که براي کاهش خشونت در جامعه و خانواده، بايد به ارتقاي سواد عاطفي افراد، بهويژه در سنين پايين، توجه ويژهاي داشت. همچنين، درمانهاي روانشناختي، از جمله تکنيکهاي کنترل خشم و يادگيري راهحلهاي غيرخشونتآميز، ميتواند تأثير چشمگيري در کاهش خشونتهاي خانوادگي و اجتماعي داشته باشد.


ارتقای ایمنی جادههای آذربایجانغربی به صورت مستمر انجام میشود
ارزیابی نظاممند ریسکها برای ارائه خدمات مخابراتی باکیفیت در استان ضروری است
قدرت خريد خانوارهاي ايراني در پايينترين و بدترين سطح تاريخي
تصادفات جادهاي آخرهفته بلاي جان مردم آذربايجانغربي
اجراي طرح پزشک خانواده درآذربايجان غربي
توسعه همهجانبه شهر اروميه با همدلي مسئولان و همراهي مردم امکانپذير است
هواخواه کتابيم
حکمراني آموزشي ايران در بنبست کمبود معلم
وجودو اوچدو
تدابير ويژه براي مهار ريزگردهاي نمکي درياچه اروميه اتخاذ شود
