ARAZAZARBAIJAN

از بزرگترين مشکلات ايران اين است که غيرعادي‌ها، عادي شده‌اند


از بزرگترين مشکلات ايران اين است  که غيرعادي‌ها، عادي شده‌اند از بزرگترين مشکلات ايران اين است که غيرعادي‌ها، عادي شده‌اند
گروه جامعه: آن چه که غير عادي‌ها را به عادي تبديل مي‌کند درواقع طرز تفکر ضدتوسعه‌اي است. حاکمان و سياست گذاران حکومتي، چون نمي‌توانند مشکلات را حل کنند، اشتغال ايجاد کنند يا تفريحي براي جوانان ايجاد کنند، با گسترش دانشگاه، مي‌خواهند جوانان را سر کار بگذارند. يعني حداقل براي 4 سال، مطالبه ازدواج، اشتغال و امثالهم را با سرگرم کردن جوانان در دانشگاهها، مخفي مي‌کنند. هيچ کشوري در جهان، به نسبت وضعيت و شرايط جامعه، تا اين حد دانشگاه دولتي، غيردولتي، پيام نور، علمي کاربردي ندارد. حدود 10 سال پيش يکي از دوستان من در وزارت علوم، حضور داشت و مي‌گفت ما در منطقه‌اي که حتي دبيرستان نداشته، دانشگاه پيام نور داريم. وضعيت اشتغال دانش آموختگان، از موضوعات مهمي است که مدت هاست مورد توجه فعالان حوزه کار و اقتصاددان‌ها قرار دارد. بر اساس برخي آمارها، 71.4 درصد رشته‌هاي وزارت علوم و 59.4 درصد رشته‌هاي وزارت بهداشت بدون تقاضاي شغل دولتي است و فارغ التحصيلان به دنبال مشاغل بازار آزاد هستند يا مشاغلي را مي‌پسندند که درآمد بالايي داشته باشند. نتايح يک بررسي حاکي از آن است که 90 درصد دانش آموختگان دانشگاه‌ها در مشاغلي غيرمرتبط با رشته تحصيلي شان اشتغال دارند. اين آمار در شرايطي منتشر شد که مدتي پيش نيز اعلام شد نرخ حضور پسران در کنکور ريزش قابل ملاحظه‌اي را تجربه کرده است، با توجه به اين شرايط پرسش‌هايي مطرح است، از جمله اين که چرا فارغ التحصيلان دانشگاهي نه تنها جذب کار مرتبط با رشته خود نمي‌شوند بلکه حتي جذب مشاغل نامناسب مي‌شوند؟ مرتضي افقه اقتصاددان و عضو هيئت علمي دانشگاه چمران به تحليل شرايط و پاسخ اين پرسش‌ها پرداخته است بزرگترين مشکلات در ايران اين است که غيرعادي ها، عادي شده اند مرتضي افقه گفت: متاسفانه يکي از بزرگترين مشکلات در کشور ما اين است که غيرعادي ها، عادي شده اند؛ درست همانقدر که مرگ يک بيمار براي پزشک عادي شود. آن هم در شرايطي که همه اضطراب پارادايم خانواده بيمار، به نظر پزشک عادي سده بايد. متاسفانه اين عادي شدن مسائل غيرعادي، نه فقط در اقتصاد، بلکه در اجتماع و بسياري ديگر از وجوه مهم کشور ديده مي‌شود. اين اصلا عادي نيست که به راحتي در گزارش‌ها بخوانيم که انبوهي از جوانها، حداقل ? سال از عمر گرانبهاي خود را هدر مي‌دهند و اين هدر دادن عمر، نه فقط براي خودشان، بلکه براي کل کشور، جاي افسوس دارد. نيروي جواني، سرمايه‌اي که براي توسعه کشور، مورد نياز است. ما با تمسخر جوانان، با سر کار گذاشتنشان و با بي توجهي به عمري که از دست مي‌دهند، در واقع اين نيرو را هدر مي‌دهيم. وي افزود: به لحاظ کلي احساس مي‌کنم جوانان در اين مملکت رها هستند و کارگزاران و مسئولان و تصميم گيران اصلا تفکرشان با زاويه‌اي بسيار زياد از مسائل و مشکلات جامعه است. در واقع مسئولان به دنبال اهداف ديگري هستند. در حال حاضر جوانان، زيادي قرباني بي توجهي‌هاي سطح کلان کشور شده اند. در سراسر کشور دانشگاه‌هاي مثل قارچ سر درآورده اند که اصلا مورد نياز کشور هم نيستند. اين همه دانشگاه با ربط و بي ربط، مطالبي را به دانشجويان ارائه مي‌کنند که عمدتا کهنه هستند و استفاده‌اي هم ندارند. يعني ذهن جوانان را با مطالبي پر مي‌کنيم که هيچ خاصيتي براي امروز و فرداي آن‌ها ندارد. همچنين 4 سال از عمر گرانبهاترين سرمايه‌هاي کشور را به اين شکل تلف مي‌کنيم. 40 درصد از دانشجويان ارشد از سر بيکاري به دانشگاه مي‌آيند اين استاد دانشگاه در ادامه گفت: در چنين شرايطي اسفناک و نگران کننده‌اي شاهديم که يک نماينده مجلس که اتفاقا عضو کميسيون برنامه و بودجه مجلس است مي‌گويد: "با وجود اسنپ و تپسي ديگر کسي در کشور ما نمي‌تواند بگويد من بيکار هستم، هر کس کار ندارد، مي‌تواند با يک ماشين کار کند! " خب وقتي طرز تفکر يک نماينده مجلس در اين حد باشد چه انتظاري براي اشتغالزايي مبتني بر تحصيل مي‌توان داشت. دولت فقط تصميم گير است و قوانين بابد تحت لواي اين طرز تفکر حاکم بر مجلس تدوين شود. متاسفانه يک چنين طرز تفکري نشان دهنده تنها بخشي از تفکر حاکم بر کل کشور است. چرا بايد وقتي در اين گرماي خوزستان از پيک موتوري اسنپ براي دريافت خدمات استفاده مي‌کنم، متوجه شوم پيک موتوري فوق ليسانس کشاورزي دارد، آن هم از دانشگاه چمران؟ فقط آن که در خوزستان زندگي کرده، مي‌داند کار کردن روي موتور آن هم در گرماي تير و مرداد خوزستان چه مفهومي دارد. وضعيت رانندگان خودرو‌هاي اسنپ هم بهتر نيست و برخي در برترين رشته‌ها از جمله مکانيک فوق ليسانس دارند. وي افزود: آن چه که غير عادي‌ها را به عادي تبديل مي‌کند در واقع طرز تفکر ضدتوسعه‌اي است. حاکمان و سياست گذاران حکومتي، چون نمي‌توانند مشکلات را حل کنند، اشتغال ايجاد کنند يا تفريحي براي جوانان ايجاد کنند، با گسترش دانشگاه، مي‌خواهند جوانان را سر کار بگذارند. يعني حداقل براي 4 سال، مطالبه ازدواج، اشتغال و امثالهم را با سرگرم کردن جوانان در دانشگاهها، مخفي مي‌کنند. هيچ کشوري در جهان، به نسبت وضعيت و شرايط جامعه، تا اين حد دانشگاه دولتي، غيردولتي، پيام نور، علمي کاربردي ندارد. حدود 10 سال پيش يکي از دوستان من در وزارت علوم، حضور داشت و مي‌گفت ما در منطقه‌اي که حتي دبيرستان نداشته، دانشگاه پيام نور داريم. اين يکي از مصاديق همان غيرعادي‌هايي است که عادي شده است. به گزارش آراز آذربايجان به نقل از فرارو، انبوهي از هزينه‌هاي کشور اضافه است و اتفاقا همين هزينه که صرف گسترش دانشگاه‌ها شده، اگر صرف سرمايه گذاري، توسعه زيرساخت ها و سرمايه گذاري در بخش خصوصي مي‌شد، نتيجه بسيار بهتري داشت. بسياري از نيروي کار جامعه و جوانان اصلا نيازي نيست وارد دانشگاه شوند. آمار‌ها مي‌گويد پسر‌ها کمتر از دختر‌ها به دانشگاه تمايل دارند و دليلش هم مشخص است و اتفاقا با توجه با شرايط کشور، تصميم درستي است. حتي مي توانم بگويم تصميمي است که بايد زودتر از اين‌ها گرفته مي شد. اگر مشکلات فرهنگي، فشار‌هاي محدود کننده بر برخي دختران در خانه و امثالهم نبود و دختران براي جدا شدن از اين شرايط مسير دانشگاه را انتخاب نمي‌کردند يا به عبارتي اگر برخي دخترانمان در خانه آزادي بيشتري داشتند حتي دختران هم مسير دانشگاه را انتخاب نمي‌کردند که در نهايت فارع التحصيل بيکار شوند. حدود 40 درصد از دانشجو‌هاي ارشد من به علت بيکار ماندن پس از دوره ليسانس ناچار مي‌شوند دوباره وارد دانشگاه شوند و اين يک فاجعه است.
برچسب ها:

تاریخ: 1403/06/05 10:54 ق.ظ | دفعات بازدید: 34 | چاپ


مطالب مشابه dot
آخرین اخبار dot
مشاهده مشخصات مجوز در سامانه جامع رسانه‌های کشور